«علّامه»، «استاد»، «فیلسوف عدالت» و «مرزبان توحید» القاب مردی بودند که سال ۱۳۱۴ در مشهد به دنیا آمد. ۱۲ ساله بود که وارد حوزه علمیه خراسان شد، زیر نظر اساتیدی از جمله محمد تقی ادیب نیشابوری، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی تحصیل کرد و ۲۰ سال بعد، با کولهباری از تحقیق و پژوهش در علوم اسلامی از آن خارج شد. سال ۱۳۴۸ بود که حکیمی اجازه اجتهاد را از آقا بزرگ تهرانی دریافت کرد و سال ۱۳۵۴ به تهران مهاجرت کرد. او که نثری قوی و شگفتانگیز داشت، به زبان عربی هم مسلط بود و دستی هم در سرودن شعر به این زبان داشت. قصیدههای ماندگاری به زبان عربی از او به جا مانده است.
محمدرضا حکیمی در طول زندگی پربارش با تالیف و ترجمه آثاری گرانبها در زمینه علوم اسلامی، نقش پررنگی در غنی کردن علوم اسلامی داشت. کتابهای «الحیاه»، «خورشید مغرب»، «حماسه غدیر» و «عقل سرخ» از بهترین آثار او شناخته میشوند که تلاشهایی موثر برای نمایش تصویری روشن از شخصیتهای اسلامی، روایات اهلبیت و ... هستند. جالب است که بدانید دکتر علی شریعتی محمدرضا حکیمی را به عنوان وصی خود برای دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود.
محمدرضا حکیمی در طول زندگیاش هیچ تقدیر و جایزهای را برای فعالیتهایش نپذیرفت. او بعد از برگزیده شدن در «جشنواره فارابی» به دلیل خدماتش در حوزه علوم انسانی، با نوشتن نامهای از دریافت جایزهاش خودداری کرد.«همانگونه که پیشتر هم یادآور شدهام، بار دیگر تأکید میکنم که تا هنگامی که در جامعه ما فقر و محرومیت مرئی و نامرئی بیداد میکند، برگزاری چنین جشنوارههایی از نظر اینجانب در اولویت نیست. در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت ۵۰ ساله به علوم انسانی تجلیل شدهاست. پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتابها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان است در واقعیت خارجی و عینیت؟»
استاد محمدرضا حکیمی ۳۱ مرداد امسال، بر اثر کهولت سن از دنیا رفت.