خرید اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی

جبار باغچه‌بان؛ مؤسس اولین مدرسه ناشنوایان
 

جبار باغچه‌بان؛ مؤسس اولین مدرسه ناشنوایان

۱۹ اردیبهشت سال‌روز تولد «میرزاجبار عسگرزاده»، ملقب به «جبار باغچه‌بان» است.
ﺳﻪشنبه، 28 اردیبهشت 1400 | Article Rating

مردی که با تاسیس اولین مدرسه‌ی ناشنوایان در ایران، نام خود را در تاریخ این سرزمین ماندگار کرد. خوب است به این مناسبت، ماجرای تاسیس اولین کودکستان تبریز را از زبان خود او بخوانیم:

اواخر سال دوم خدمتم بود که آقای فیوضات رئیس اداره‌ی فرهنگ آذربایجان شد. روزی مرا پیش خود خواند و پرسید: «درست است که در کشورهای پیشرفته برای تربیت خردسالان سه‌چهارساله مراکزی وجود دارد؟». من شنیده بودم که در پایتخت روسیه چنین مراکزی وجود دارند ولی به چشم خود ندیده بودم. ایشان گفتند که ارمنی‌ها در تبریز چنین مؤسسه‌ای دارند و اضافه کردند که می‌خواهند مرکز مشابهی تأسیس کنند ولی به هر معلمی که رجوع کرده‌اند حاضر نشده اداره‌ی آن را به عهده بگیرد. سپس پرسیدند اگر چنین مؤسسه‌ای تأسیس کنند من می‌توانم اداره‌اش کنم؟ به ایشان اطمینان دادم که از عهده‌ی آن برخواهم آمد.

 فردای آن روز به همراه آقای فیوضات به کودکستان خانم خان‌زادیان رفتیم. این بانوی دانشمند و فاضل، پنج سال قبل از آن کودکستانی برای تربیت کودکان ارامنه در تبریز تأسیس کرده بود و در حدود ۱۵ شاگرد دختر و پسر داشت که همه ارمنی بودند. یک هفته طول نکشید که به همت آقای فیوضات کودکستانی تأسیس شد. من نام «باغچه‌ی اطفال» را برای آن پیشنهاد کردم که قبول کردند. در ضمن، پیشنهاد کردم که عنوان مربیان کودکان، «باغچه‌بان» گذاشته شود. من این نام را ـ که برای شغل خود انتخاب کرده بودم ـ نام خانوادگی خویش گذاشتم و در سِمت باغچه‌بانی در آن بنگاه بی‌سابقه شروع به خدمت کردم.

 در آن زمان هیچ‌گونه وسایل تربیتی برای خردسالان از قبیل کارهای دستی، بازی، نمایشنامه، سرود، قصه، شعر و غیره در ایران وجود نداشت. من به ابتکار خودم این وسایل را که مورد نیاز بود، به شکلی حتی غنی‌تر از آنچه امروز رایج است با دست و فکر و قلم خود تهیه کردم. با استفاده از قصه‌های عامیانه‌ای که از بچگی به یاد داشتم، برای بچه‌ها نمایشنامه و شعر و سرود و چیستان ساختم. برای کار نمایش، ماسک انواع حیوانات و حشرات را تهیه کردم. خوشبختانه خاصیت هزارپیشگی من که از هر نوع استعداد نمونه‌ای در من وجود داشت، به کمکم آمد. علاوه بر معلمی استعداد شاعری و ذوق نقاشی داشتم، روزنامه‌نگار بودم، هنرپیشگی می‌دانستم، قناد بودم. می‌توانستم برای بچه‌ها در قالب موش و زنبور و مرغ، طرح‌هایی بسازم که کودک بتواند هم به راحتی راه برود و هم مانند خروس‌لاری بال بزند و بجنگد. دکور صحنه‌های نمایش بچه‌ها را نیز خودم می‌ساختم.
 

تصاویر
  • جبار باغچه‌بان؛ مؤسس اولین مدرسه ناشنوایان
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: