اما چه چیزی بزرگان کوفه را به این نقطه رساند که با یادگار پیامبر(ص) بجنگند؟ «نامیرا» روایتی زیباست از مردم کوفه قبل از واقعهی کربلا. از فضای پر شک و تردید یکی از سیاهترین نقطههای تاریخ. روایتی کاملا تخیلی است اما بر بستری از واقعیت و با شخصیتهای واقعی.
صادق کرمیار ایدهی نوشتن کتاب را حاصل تفکر دربارهی عبدالله بن عمیر و چرایی واقعهی کوفه میداند. عبدالله بن عمیر مردی از قبیلهی «بنیکلب» بود که از ابتدا معتقد بود کوفیان بد عهدند و به همین دلیل نامهای به امام حسین(ع) نوشت، هرچند در جدال میان حق و باطل در ذهن خودش در نهایت به یاری امام در کربلا رفت. اما بر سر بقیهی کوفیان چه آمد؟ آنهایی که طومارهای بلند نوشتند و نوهی رسول خدا(ص) را به کوفه دعوت کردند. آنهایی که قول بیعت دادند و حرف از براندازی حکومت ظالمانهی بنیامیه و یزید بن معاویه زدند. این موضوع که چرا کوفیان به جای بیعت، شمشیرهای شقاوت را انتخاب کردند رازی در دل خود دارد. نویسندهی «نامیرا» این راز را در محاسبهگری میداند. چکیدهی حرف او این است که آنهایی که از ابتدا در کوفه برای امام حسین(ع) نامه نوشتند، هدفشان دفاع از حق نبود. بسیاری منافعشان به خطر افتاده بود و بسیاری هم از امویان کینه به دل داشتند. به همین دلیل وقتی بعضی تطمیع و بعضی دیگر تهدید میشوند به سپاه مخالف میپیوندند و در برابر مهمانی که دعوت کردهاند، میایستند و روز عاشورا دستشان را به خون او و خانوادهاش آلوده میکنند.
بخشی از متن کتاب: «ربیع آرام به او نزدیک شد و به کنایه سخن گفت: «از هانی نپرسیدی که چرا مسلمانان خون یکدیگر را میریزند تا دین رسول خدا را یاری کردهباشند؟! در حالیکه رسول خدا جز با مشرکان و کفار نمیجنگید؟!» سلیمه انتظار چنین سخنی را از ربیع داشت و پیدا بود پیش از این نیز با یکدیگر بسیار گفتوگو کرده بودند. خونسرد سر بلند کرد و به ربیع نگریست و گفت: «پرسیدم!» اما ربیع انتظار این پاسخ را نداشت. پرسید: «خب چه گفت؟» «گفت بنیامیه از دین خدا بهره نمیگیرند، مگر آنچه آنها را به دنیا نزدیک میکند. آنها در عمل فرمان خدا را بر خود مشتبه میسازند تا عذری برای گناهانشان داشته باشند.»
نامیرا
نویسنده: صادق کرمیار
انتشارات کتاب نیستان
۲۳۶ صفحه
برای تهیهی این کتاب به فروشگاه آنلاین «باغ کتاب» به آدرس shop.bagheketab.com مراجعه کنید.