پیشنهاد مطالعه کتاب به مناسب روز چهاردهم ماه محرم
روایتی از بانوی صبر و استقامت
باغ کتاب تهران به مناسبت فرارسیدن چهاردهمین روز از ماه محرم، مطالعه کتاب «آفتاب در حجاب» از نشر «نیستان» را پیشنهاد میکند.
شنبه، 23 شهریور 1398 |
به گزارش روابط عمومی باغ کتاب تهران، کتاب «آفتاب در حجاب» اثر سید مهدی شجاعی در سال 1377 و به همت نشر «نیستان» در 238 صفحه منتشر شد. این کتاب در جلد شومیز و قطع رقعی در بازار کتاب موجود بوده و تاکنون بیش از 30 نوبت تجدید چاپ شده است.
کتاب «آفتاب در حجاب» کتابی در حوزه ادبیات مذهبی و درباره «حضرت زینب» (س) است. در این کتاب بخشها و جزئیات مختلفی از زندگانی حضرت زینب (س) از کودکی تا وفات را روایت میشود. ازآنجاییکه کتاب روایتی زنانه دارد، کتاب نگاهی جدید به واقعه عاشورا داشته و به زاویههای پنهان این رویداد سرک کشیده است. همچنین نویسنده پیام و اهداف قیام عاشورا را با روایتی جدید به مخاطب منتقل میکند.
کتاب در 18 بخش یا به زبان خود کتاب «پرتو» نوشته شده است. راوی کتاب ترکیبی از دانای کل و دومشخص است و این مسئله جنس روایت کتاب را با سایر روایتها متمایز میکند. نویسنده تلاش کرده است تا با این جنس روایت، احساس مخاطب را درگیر داستان کند و احساس صمیمت و عاطفه او را برانگیزد.
سید مهدی شجاعی، نویسنده کتاب، متولد سال ۱۳۳۹ در تهران و فارغالتحصیل رشته ادبیات دراماتیک است. او سابقه روزنامهنگاری در روزنامه جمهوری اسلامی و داوری چند دوره از جشنوارههای فیلم فجر، تئاتر فجر و جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان را در کارنامه کاری خود دارد. او داستاننویسی را بهعنوان حوزه اصلی فعالیت خود انتخاب کرده است و آثار آیینی بسیاری مانند «آفتاب در حجاب»، «بر محمل بال ملائک»، «ضریح چشمهای تو» و «از دیار حبیب» را به رشته تحریر درآورده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: « صدای ضجه دوست و دشمن، زمین و آسمان را برمیدارد. زنان و فرزندان که تاکنون فقط سکوت و صبوری و تسلی تو را دیدهاند، با نوحهگری جانسوزت بهانهای مییابد تا سیر گریه کنند و عقدههای دلشان را بگشایند. از اینکه میبینی دشمن قتالهی سنگدل هم گریه میکند، اصلاً تعجب نمیکنی، چراکه بهوضوح، ضجهی زمین را میشنوی، اشک اشیا را مشاهده میکنی، گریهی آسمان را میبینی، نوحه سنگ و خاک و باد و کویر را احساس میکنی و حتی میبینی که اسبهای دشمن آنچنان گریه میکنند که سمهاشان از اشک چشمهاشان تر میشود. ولولهای به پا کردهای در عالم، زینب! هیچ کس نمیتوانست تصور کند که این زینب استقامت اگر بخواهد در مصیبت برادرش نوحهگری کند، چنان آتشی به جان عالم و آدم میافکند که اشک عرش را در میآورد و دل سنگین دشمن را میلرزاند. اما این وضع، نباید ادامه بیابد که اگر بیابد، دمی دیگر آب در لانهی دشمن میافتد و سامان بخشیدن سپاه را برای عمر سعد مشکل میکند.»