پیشنهاد مطالعه کتاب به مناسبت روز نهم ماه محرم
آزادهای که اولین شهید کربلا نام گرفت
باغ کتاب تهران با تسلیت تاسوعای حسینی به مناسبت فرارسیدن نهمین روز محرم، مطالعه کتاب «مجلس حر بن یزید ریاحی» اثر علی معلم دامغانی را پیشنهاد میکند.
دوشنبه، 18 شهریور 1398 |
به گزارش روابط عمومی باغ کتاب تهران، «مجلس حر بن یزید ریاحی» کتاب و روایتی منظوم، اثر علی معلم دامغانی شاعر نامآشنای کشور است که در آذر 1390 روانه بازار نشر شد. این کتاب شعر 34 صفحهای با جلد شومیز و قطع رقعی در بازار کتاب موجود است.
«مجلس حرّ بن یزید ریاحی» منظومهای بلند از شاعر بنام انقلابی است که داستان زندگی حرّ را از ابتدای زندگی تا زمان شهادت را روایت میکند. روایت علی معلم دامغانی از این شهید کربلا در دو فصل بیان میشود. فصل اول آن شامل مقدمهاي بر اين اثر و بررسي تاریخی قیام امام حسین (ع)، از بعد از مرگ معاويه و به حکومت رسيدن يزيد تا واقعه عاشورا را شامل ميشود و بخش دوم شامل متن منظومه بلند حرّ بن يزيد رياحي است. حرّ که در واقعه عاشورا بنا بود به مصاف امام حسین (ع) و یارانش برود، توبه کرد و اولین شهید کربلا شد.
کتاب اساساً بیانی حماسی و عاشقانه داشته و با الهام از زیارت وارث نگاشته شده است. شاعر در این کتاب به خوبی توانسته تا روایت جدیدی ار داستانی که همه ما بارها آن را شنیدهایم ارائه دهد. به طوریکه خواننده با قصه پرکشش و پرفراز و نشیب آن همراه شده و داستان را تا انتها ادامه میدهد. لحن استوار و کوبنده علی معلم در این کتاب در کنار اشارههای ظریف به ابیات و رویدادهای معروف از جذابیتهای کتاب محسوب میشود. علی معلم دامغانی تلاش کرده که تصویری واقعی از این شخصیت شناخته شده واقعه کربلا به مخاطب ارائه دهد که دور از خیالپردازیها و قهرمان پروریهای مرسوم باشد.
علی معلم دامغانی متولد 1330 در دامغان، شاعر، ترانهسرا و فعال عرصه ادبیات است. وی دانشآموخته دانشکده ادبیات و حقوق دانشگاه تهران بود و در عرصه ادبیات و شعر نیز پژوهش و مطالعههای متعددی از او به جا مانده است. از آثار علی معلم میتوان به کتاب «رجعت سرخ ستاره» و سری کتابهای «گزیده ادبیات معاصر» منتشر شدهاست، اشاره کرد.
در بخشی از کتاب آمده است: « خداسازد،تو را درشرم ما ،راضی که با دست تهی سردررهت بازیم و مستانه سراندازیم و طرح دیگر اندازیم و غم ، گر لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم....»