این یادداشت میکوشد تا از همین زمینه، به تأثیر دراز مدت باغ کتاب بر فضای کتاب و کتابخوانی بپردازد. طبق آمار ارائه شده از سوی مدیر باغ کتاب به شورای شهر تهران در سیصد و پنجاهمین جلسه آن، در چند روز ابتدایی افتتاح، 50 هزار بازدیدکننده به این فضای فروشگاهی و نمایشگاهی مراجعه کردهاند.
گزارشهای میدانی از باغ کتاب تهران نیز موید این نکته است که این آمار در روزهای بعدی تا به امروز افزایش پیدا نکرده است. با نگاهی به بازدیدکنندگان این روزهای باغ کتاب با قاطعیت میتوان گفت که این عده، از مخاطبان دائمی فروشگاههای کتاب در سطح شهر تهران نیستند و پیش از هر چیزی فضای باغ کتاب آنها را بجای گشت و گذار تفریحی بی هدف به تپههای عباس آباد کشانده است. در واقع باغ کتاب، مخاطبان جدیدی را به فضای آراسته به کتاب کشانده است.
اگر این بازدیدها، مخاطب را عادت به گشت و گذار در کتابفروشی ها بدهد، بی شک کتابفروشی های مشابه هم در دراز مدت از این مخاطب جدید سهم خواهند داشت. در این میان همان طور که پیش از این نیز پیش بینی شده است، رقابتی برای توسعهٔ کتابفروشی ها در بخش خصوصی و دولتی و نهادهای دیگر به وجود میآید. دولت نیز با توجه به ضرورت افزایش فضای کتابفروشی ها و تلاش برای نجات آنها از ورشکستی، اقدام به تخصیص وامها به کتابفروشی های متقاضی کرده است. این مسئله نشان از آن دارد که دولت نیز در فضای ایجاد شده، تلاش خواهد کرد تا نقش موثرتری را داشته باشد.
در همین روزهای اندکی که از افتتاح باغ کتاب میگذرد، در گفتوگوها و اظهارنظرهای کارشناسان و اهالی صنف ناشران با درخواست برای تسری فضاهای مشابه باغ کتاب در شهرهای دیگر هستیم که نشان میدهد ناشران و کتابفرشان خود به تأثیر گسترش فضای کتابفروشیها و نمایشگاههای دائمی کتاب اذعان دارند. با این اوصاف است که میتوان گفت باغ کتاب، بیش از هر چیزی در آینده با خودش رقابت دارد تا برای تاثیرگذاری بیشتر و سرپا بودن، ایدههایش را وسعت و سامان ببخشد تا هم متکی به خودش باشد و هم این که برای حفظ پیشگامی خود، روز به روز، متناسب به نیاز بادیدکنندگان گامهای تازهتری بردارد.
در واقع مسیر باغ کتاب در آینده، حرکت به سوی تکامل خودش است. ایجاد انگیزه برای خرید کتاب که در وهلهٔ اول به نظر میرسد تنها منفعت ناشران را در بر دارد، در دراز مدت به منجر به ایجاد هیجان و تکاپو در بین کتابفروشیهایی میشود که بهروزشدن را عامل بقا و حیات خود احساس میکنند. اگر روزگاری علاقمندان به فعالیت در صنعت نشر، اغلب دنبال اخذ پروانهٔ نشر بودند، با اشباع شدن فعالیت در امر تولید، انگیزهٔ مهمی در ناشران ایجاد میشود تا برای ادامهٔ حیات و گریز از خطر ورشکستی، فضای کتابفروشی ها را گسترش بدهند تا کالای تولید شده در انبارهایشان خاک نخورد.
از این روست که به نظر میرسد در دراز مدت، با گسترش فضای فروشگاهی کتاب در سطح شهرتهران، مدیران باغ کتاب باید دنبال ایجاد جذابیتهای دیگری جدای از فروش باشند. چرا که خواهی نخواهی از حجم مخاطبان اتفاقی و گذری و اتوبوسی کاسته میشود و خریداران دائمی کتاب همچنان ترجیح خواهند داد تا بنابرنیاز و وسعشان از نزدیکترین کتابفروشی ها خرید بکنند. پر مسلم است که فروشگاههای سطح شهر از این منظر از امتیازهای بیشتری برخوردارند که یکی از مهمترین آنها در دسترس بودن با توجه به ترافیک شهرتهران است. با فهم و درک این مسئله، دیر یا زود، کتابفروشی های پایتخت به فکر رقابت جدی می افتند و این اتفاق در نهایت به سود بازار کتاب خواهد بود. با این اتفاق است که مجموعه باغ کتاب برای ایستادن بر پای خود، با استفاده از ایدههایی که مدیران جوان و خوش فکر آن دارد، از تمرکز صرف بر بخش فروشگاهی فاصله میگیرد و اجرای ایدههای قابل تأمل برای جذب مخاطب در یک فضای تفریحی و علمی را سرعت بیشتری میبخشد.
یکی از این امکانها به حتم باغ علم است که از اتفاق بیشتر از فضای فروشگاهی کتاب برای بازدیدکنندگان جذاب خواهد بود و در آیندهای نه چندان دور، با جذابیتهای بکری که دارد، مدارس را علاقه مند میکند تا باغ کتاب را یکی از مقاصد اردوهای دانش آموزی انتخاب کنند. این اتفاق جدای از رونق باغ علم، به مراجعه بیشتر به بخش فروشگاهی و نمایشگاهی کودک و نوجوان نیز منجر میشود. یکی از موارد خوب باغ کتاب هم بیرقیب بودن بخش کودک و نوجوان در بین کتابفروشهاست. اگر این مسدله، الگوی بخش خصوصی و مراکزی مانند کانون پرورشی کودکان و نوجوانان و آموزش و پرورش هم قرار بگیرد، بی شک شاهد تاثیرگذاری های خوب بر افزایش سرانه مطالعه خواهیم بود. اگر این روند ادامه پیدا کند، باید خوشبین بود که سرانه مطالعه در کشور از 5 دقیقه به استاندار جهانی آن یعنی 28 دقیقه برسد. این مسئلهای است که مدیرعامل باغ کتاب نیز در دیدار با شورای اسلامی شهر تهران بر آن تاکید میکند.