به گزارش روابط عمومی باغ کتاب تهران، مجموعه سعدآباد پیش از اقامت خاندان پهلوی و در زمان قاجار نیز حائز اهمیت بود و اصلاً اهمیت این منطقه بود که باعث توجه خاندان پهلوی به این منطقه شد. سعدآباد نامش را از مالک خود یعنی «حسینقلی خان نظام مافی» با لقب سعد الملک گرفته است که پیش از دوره پهلوی، از صاحبمنصبان و افراد متنفذ در آن منطقه و زمیندار بودند. پانزدهمین نشست «چهارشنبههای تهران» به بررسی ابعاد مختلفی از محدوده روستای جعفرآباد و موزه سعدآباد پرداخت. این برنامه به میزبانی حمید وکیلباشی، موزهدار و کارشناس تاریخ، از ساعت 18 در راهرو سروستان باغ کتاب تهران برگزار شد.
شکلگیری سعدآباد در اراضی قاجاری
حمید وکیلباشی در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به تاریخچه اراضی سعدآباد و مالکان قبلی این منطقه گفت: «یکی از اراضی اصلیترین قسمت سعدآباد متعلق به «ابوالفتح سردار اعظم یا قهرمانی» و به مساحت 7 هزار متر بود که پیشکار رضاشاه آن را پیش از به پادشاهی رسیدنش برایش خرید. از دیگر اراضی این مجموعه باغی است به مساحت 3 هکتار که باغ نصیر الدوله یا میرزا احمدخان بَدِر نام دارد و حالا هم به باغ بَدِر معروف است. این قسمت، جنوبیترین قسمت سعدآباد و نزدیکترین قسمت آن به میدان تجریش است. «تپه علیخان» از دیگر اراضی در سعدآباد است. این ملک متعلق به «قاسم خان سردار همایون» بوده که با به قدرت رسیدن رضاشاه بهسرعت مورد تملک قرار گرفت. بعدها در این مکان کاخ سبز و ساختمانهای اطراف آن بنا شد که اتفاقاً یکی از این ساختمانها «قصر علیخان» نام دارد. از دیگر اراضی سعدآباد میتوان به باغی در مسیر گلابدره اشاره کرد که هنوز نشانههای قاجاری خود را حفظ کرده است. این باغ «باغ ملک» نام دارد که متعلق به ملک التجار است. این باغ با توسعه منطقه سعدآباد وارد اراضی سعدآباد شد.»
وکیلباشی ادامه داد: «از دیگر اراضی موجود در منطقه سعدآباد، متعلق به خاندان جهانبانی و زمینهای مربوط به خاندان مستوفی است. برخی از این زمینها خریداریشده، برخی دیگر بخشیده شده و برخی دیگر در میان زمنیهای مربوط به رضاشاه بود که البته کسی هم جرئت نمیکرد به تصاحب زمینهایشان معترض شود. اسناد شکایتهای مالکان این زمینها همچنان موجود است. سعدآبادی که ما میشناسیم از هفت محله تشکیلشده است. به جز محلههایی که از آن نام بردیم، شامل محلههایی با رودخانه و قنات و جنگلهای طبیعی است و البته در این روزگار نیز پر بازدیدترین موزه ایران محسوب میشود.»
نگاهی به شکلگیری باغهای شمیران
در بخش بعدی برنامه حمیدرضا حسینی، کارشناس تاریخ و تهران پژوه با بیان تاریخچه شکلگیری و گسترش باغهای شمیران گفت: «روایت جهانگردان و جغرافیدانان از دوره صفوی، بر خوش آب و هوایی این منطقه تأکید دارد. اما به این معنی نیست که در گذشته نیز مانند دوره قاجار پوشیده از باغهای بزرگ بوده است. پیش از دوران قاجار این منطقه در رود درههای خود دارای بیشهزارهای طبیعی و تعدادی آبادی بوده است. فضای بین این آبادیها را زمینهایی خالی، بیشهزار یا کشتزار تشکیل میداد و در مرز با تهران امروزی شامل تپههایی لمیزرع میشد. اما از دوره قاجار به اوج خرمی و سرسبزی خود رسید.»
این کارشناس تاریخ ادامه داد: «اولین بار فتحعلی شاه قاجار بود که در محدوده کاخ نیاوران امروزی، عمارت مختصری برای خود ساخت. سپس در دوره محمدشاه قاجار و در محدوده باغ فردوس، باغ و عمارتی به نام محمدیه ساخته میشود. ناصرالدینشاه قاجار با تخریب عمارت فتحعلی شاه، کاخ صاحبقران و کاخ جهاننما را بنا میکند که تا امروز پابرجاست. مظفرالدینشاه قاجار نیز در آن محدوده باغ و عمارت دارآباد را بنا میکند که امروزه تبدیل به بیمارستان شده است. پس از آن شاهزادگان و درباریان به ساختن عمارت در این فضا روی آوردند. میرزا عبدالحسین خان فرمانفرماییان باغ و عمارت فرمانیه را بنا میکند که بخشی از آن همچنان مورداستفاده سفارت ایتالیا است. کامران میرزا فرزند ناصرالدینشاه نیز باغ کامرانیه را ساخت که از بزرگترین باغهای شمیران بود و باغبان و خدمتکاران فراوان داشته است. از دیگر باغهای قاجاری باغ منظریه، متعلق به حسامالسلطنه، فرزند عباس میرزا بود. البته در این میان سفارتخانههای خارجی نیز در شمیران باغ داشتند که از معروفترین آنها میتوان به باغ سفارت روسیه در زرگنده و باغ سفارت بریتانیا در قلهک اشاره کرد.»
حسینی با اشاره به اقسام مختلف باغها در دوره قاجار گفت: «در دوره قاجار سه نوع باغ در شمیران وجود داشت. دستهای از این باغها، متعلق به بومیان شمیران بود که شامل 40 پارچه آبادی و 5 هزار نفر جمعیت بود و در این باغها میوههای مختلفی مانند سیب، گیلاس، ازگیل و انگور کشت میشد. گروه دوم باغهایی بودند که با نیت فروش چوب در آن درخت کشت میشد. دسته سوم نیز باغهای سلطنتی و ییلاقی بود.»
مروری بر معماری مجموعه سعدآباد
در بخش بعدی برنامه پس از نمایش مستندی کوتاه درباره کاخ نیاوران و اشیاء موجود در آن، رضا فیضی، پژوهشگر تاریخ معماری درباره معماری مجموعه سعدآباد و کاخهای آن گفت: «سعدآباد نماد تحول در معماری ایرانی است. این تحول از اواسط دوره ناصری آغاز شده و در دوره پهلوی دوم به اوج خود میرسد و همچنان نیز ادامه دارد. معماری سنتی در سعدآباد و شمیران، سبک و خالی از ساختوسازهای سنگین بود. آبوهوا و اقلیم منطقه شمیران و البته وجود گسل و احتمال وقوع زلزله در این ناحیه همیشه ساختوسازهای سبک را میطلبید. بناهای بومی سعدآباد از الگوی معماری روستایی تبعیت میکند اما بهمرورزمان و با تملک باغها توسط افراد متمول اندکی مفصلتر میشود.»
این پژوهشگر تاریخ معماری در ادامه گفت: «در دوره رضاشاه این مجموعه مسیر دیگری را پیش گرفته و با به حکومت رسیدن خاندان پهلوی، رنگوبویی سیاسی به خود میگیرد. سه جریان اصلی در معماری ایرانی، معماری سنتی، نوکلاسیک و مدرن است. معماری نوکلاسیک از فرانسه وارد ایران میشود. ویژگی این معماری تزئینات سنگین، آینهکاری و حجاریهای بسیار زیاد است که اوج این سبک در کاخ سبز مجموعه سعدآباد بهخوبی قابلمشاهده است که به طرز جالبی با معماری روستایی منطقه سعدآباد پیوند خورده است. این جریان مفهوم زندگی طبقه مرفه و سبک زندگی ثروتمندان را القا میکند. جریان مهم دیگر در معماری ایران، معماری مدرن است که بهمرور در دوران پهلوی اول ریشههای آن در ایران شکل میگیرد.»
فیضی ادامه داد: «یکی از مهمترین ویژگی بناهای مجموعه سعدآباد تلفیق این سه سبک رایج معماری در ایران است. در حقیقت در برخی بناهای این مجموعه معماری سنتی خود را در پلان و فضا نشان داده است و از جهت شکل و ظاهر ساختمان از معماری نوکلاسیک تبعیت میکند. مثلاً در کاخ ملت مجموعه سعدآباد بنای ساختمان یک حجم کاملاً سفید با نشانههای معماری مدرن است اما وارد شدن به ساختمان با فضایی پز از تزئین و جزئیات وارد میشویم که یادآور معماری نوکلاسیک است. در ساختمان دیگر یعنی عمارت سردار اعظم که امروزه موزه فرشچیان است، که در پلان خود الگوی اندرونی و بیرونی را رعایت کرده است، درحالیکه این ساختمان برونگرا است. از معماران مجموعه سعدآباد میتوان به جعفر کاشانی، حسین لرزاده و لئون تادوسیان، وارطان هوانسیان، کامران دیبا و عبدالعزیز فرمانفرماییان اشاره کرد.»
نگاهی به دورههای تاریخی کاخ سعدآباد
در قسمت پایانی برنامه پس از پخش کلیپی درباره عمارتهای مختلف مجموعه سعدآباد، رضا دبیری نژاد، موزهدار و پژوهشگر علوم اجتماعی و فرهنگی درباره هویت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مجموعه سعدآباد گفت: «هویت امری نسبی و متأثر از عوامل مختلف است. ازآنجاییکه این عوامل در طول تاریخ تغییر بسیار زیادی کرده است و به همان نسبت هویت این مجموعه از گذشته تا امروز تغییرات بسیار زیادی کرده است. اولین دوره هویتی سعدآباد، دوره باغهای قاجاری است. دورهای که سعدآباد باغهایی ییلاقی و تفرجگاه بوده است. خود این مسئله به وجود نظام طبقاتی درباره این منطقه اشاره دارد. دورهای که برخی تهرانیها به دلیل داشتن شرایط مالی خوب میتوانستند اوقات فراغت خود را در مناطق ییلاقی بگذرانند. دوره دوم دوره کاخ شدگی سعدآباد است که همزمان با رشد سعدآباد در دوره پهلوی اول است. در این دوران سعدآباد تبدیل به کاخ، سمبل قدرت، نظام سلطنتی و هویت سلطنت پهلوی میشود.»
دبیری نژاد در ادامه توضیح دورههای مختلف کاخ سعدآباد گفت: « دوره سوم سعدآباد شامل برقراری نوعی نظام ملوکالطوایفی میشود که همزمان با دوره پهلوی دوم است. در این دوره با از بین رفتن قدرت واحد رضاشاه، کاخهای مختلفی برای اعضای مختلف خاندان پهلوی شکل میگیرد که این نشان از تکثر قدرت در این خاندان است. در همین دوران است که کاخ نیاوران در مقابل سعدآباد بنا میشود و دوقطبی نیاوران و سعدآباد شکل میگیرد. در همین دوره است که سعدآباد دیگر باغ نیست بلکه حالتی رازآلود در افواه عمومی به خود میگیرد. در پایان همین مرحله است که به نقطه سعدآباد و انقلاب میرسیم. در این مرحله کاخهای سعدآباد به نماد سلطنت و نابرابری تبدیل میشوند و در شعارهای انقلاب نیز مورد هجمه قرار میگیرند.»
این پژوهشگر علوم اجتماعی ادامه داد: «پس از انقلاب است نگاه عبرتآموزی به کاخها میشود و تصمیم گرفته میشود که تبدیل به موزه شوند. آنجا کاخهای سعدآباد میراث هنر امروزی نیست، بلکه فضایی برای عبرتآموزی است. بنابراین در سال 58 برای اولین بار درهای سعدآباد به روی مردم باز میشود. پسازآن قبح کاخ بودن سعدآباد از بین میرود و سعدآباد دیگر لزوماً کاخ نیست بلکه مجموعههایی مانند موزه تاریخ طبیعی یا موزه نظامی را در آن شکل میدهند و از نگاه عبرتآمیز خود دور میشود. دوره بعدی در اوایل دوره هفتاد است که سعدآباد به محلی برای موزههای هنری تبدیل میشود. پسازاین دوره بود که مجموعه سعدآباد نام مجموعه فرهنگی و تاریخی سعدآباد به خود میگیرد و حتی در دورههایی استفاده اداری و دولتی از آن میشود.»