به گزارش روابط عمومی باغ کتاب تهران، طبابت در ایران تاریخی طولانی دارد. از پزشکی در شهر سوخته که حدود 3 هزار سال پیش بود گرفته تا سالها بعد که امثال ابن سینا و زکریای رازی در تاریخ پزشکی ایران سرآمد شدند. تهران اما در تاریخ پزشکی داستان دیگری دارد. از زمان پایتخت شدن این شهر، طبیبان فرنگی زیادی برای خدمت در دربار پادشاهان قاجار به تهران آمدند و در کنار درمان شاه، به آموزش پزشکی به دانشآموزان دارالفنون مشغول شدند. همین مسئله مقدمه شکلگیری پزشکی مدرن در تهران و سپس ایران شد. برنامه «چهارشنبههای تهران» به مناسبت روز پزشک ابعاد متفاوتی از طبابت در تهران را بررسی کرد. این برنامه از ساعت 18 تا 20:30 در راهرو سروستان باغ کتاب تهران برگزار شد و میزبان این برنامه احسان رضایی، نویسنده و روزنامهنگار بود.
پزشکی در شهر سوخته
احسان رضایی در ابتدای برنامه با اشاره به تاریخ پزشکی در ایران گفت: «پزشکی در ایران پیشینهای غنی دارد. حدود 3500 سال پیش اولین جراحی مغز در شهر سوخته سیستان انجام شد. جمجهای از گوری در شهر سوخته پیدا شده و از برشهایی که روی این جمجمه وجود دارد، پیداست که عمل جراحی مغزی بر روی این فرد انجام شده است. نکته مهمتر اینکه از جوش خوردن استخوان میتوان فهمید که عمل جراحی، موفقیتآمیز بوده و فرد چند سال بعد از آن هم زندگی کرده است.»
رضایی با اشاره به احوال پزشکی در تهران گفت: «پزشکی در تهران خصوصیتی ویژه دارد. با پایتخت شدن تهران در دوره قاجار، آموزش پزشکی در این شهر متمرکز شد. در نتیجه پای پزشکان اروپایی به ایران باز شد و طب سنتی جای خود را به طب مدرن دارد. در نتیجه این دوره در تاریخ پزشکی حائز اهمیت است.»
طبیبان فرنگی در ایران
فرزانه ابراهیم زاده، کارشناس تاریخ و تهرانپژوه، به عنوان نخستین سخنران برنامه با مروری بر تاریخچه حضور پزشکان فرنگی پیش از دوره قاجار در ایران گفت: «اولین پزشکان فرنگی در نیمه دوره صفوی به ایران آمدند. شعبه ایرانیِ کمپانی هند شرقی، پزشکان انگلیسی و هلندی را به ایران میآورد. تا قبل از دوره قاجار پزشکان فرنگی که به ایران میآمدند، تماسی با مردم عادی نداشتند. همچنین تا قبل از نادرشاه، شاهان به دلیل مسیحی بودن پزشکان، به آنها بی اعتماد بودند.»
ابراهیمزاده با اشاره به حضور مؤثر پزشکان فرنگی در دوره قاجار گفت: «در دوره قاجار به دلیل نقش مؤثر پزشکان فرنگی در کنترل شیوع بیماریهای واگیر در کشور، اعتماد بیشتری به سوی آنها جلب میشود. از این میان میتوان به دکتر کرمیک اشاره کرد که پزشک مخصوص عباس میرزا بود و زندگی این شاهزاده قاجاری تا حد زیادی در دستان او بود. کرمیک همچنین نقش زیادی در کنترل کردن وبای سراسری سال 1831 در ایران داشت. پس از او دکتر کلوکه به ایران آمد و پزشک مخصوص محمدشاه شد.»
این تهران پژوه با اشاره به چند تن از مشهورترین پزشکان فرنگی دوران قاجار گفت: « دکتر پولاک اتریشی 10 سال پزشک ناصرالدین شاه بود. او بخش پزشکی درالفنون را راهاندازی کرد و نقش زیادی در شکلگیری پزشکی مدرن ایران داشت و کتابهای مختلفی در حوزه پزشکی نوشت. بعد از او دکتر تولوزان فرانسوی به مدت 30 سال پزشک مخصوص ناصرالدینشاه و از افراد تأثیرگذار در پزشکی ایران شد. تولوزان متخصص بیماریهای واگیردار بود و مجلس حفظ و صحه عمومی را راه اندازی کرد که بعدها به وزارت بهداری تبدیل شد. پس از او دکتر فوریه به ایران میآید و سه سال پزشک ناصرالدینشاه میشود. او از اولین پزشکانی بوده که زنان شاه را معاینه کرد و در مسائل سیاسی، مانند قرارداد رویترز به شاه مشورت فراوان داده است.»
تهران و پزشکی در پایتخت
در بخش بعدی برنامه مستند کوتاهی درباره دکتر محمد قریب نمایش داده شد. سپس دکتر حمیدرضا نمازی، رئیس موزه تاریخ علوم پزشکی با اشاره به این نکته که داشتن نگاه خطی به تاریخ بیفایده است، گفت: «در تاریخ پزشکی به دنبال تحلیل گفتمانها هستیم و نگاه خطی به تاریخ سودی ندارد. در حقیقت در مطالعه تاریخ پزشکی باید به دنبال این نکته باشیم که چه در تاریخ پزشکی اتفاق افتاده که امروز در این نقطه ایستادهایم. در نتیجه برای مطالعه تاریخ پزشکی در تهران قدیم باید با دوگانه پولاک و تولوزان آشنا شویم. به اعتقاد کارشناسان پولاک پزشکی بالینی و تولوزان پزشکی اجتماعی را در ایران بنا نهاد.»
نمازی با اشاره به تأثیر پزشکی بر تهران و تأثیر این شهر در پزشکی مدرن گفت: « تهران پایتخت بود و همین مسئله باعث شد تا این شهر تبدیل به مرکز پزشکی شود. تهران در شکلگیری ماهیت پزشکی مدرن در ایران تأثیرگذار است. بلدیه یا همان شهرداری تهران از نهادهای تأثیرگذار این شهر بر پزشکی است. چرا که پزشکان کشیک در اتاقی در بلدیه مستقر بودند و اگر کسی پزشک میخواست باید با شهرداری تماس میگرفت. همچنین خیابان ناصر خسرو در تاریخ پزشکی در تهران بسیار با اهمیت است. در این میان از تأثیر پزشکی و پزشکان بر تهران نیز نباید غافل بود. دکتر اعلمالدوله خلیل سقفی سومین شهردار تهران پزشک بود. معاون او نیز بنیان گذار اداره نظافت و تنظیف شهر است. مریم میرهادی هم از دندانپزشکی است که از انجمن ادبی در تهران را بنیان نهاد. همچنین افرادی مانند دکتر عبدالباقی نواب یکی از بهترین خوشنویسانان ایران بودند. از دیگر پزشکان تأثیرگذار در حوزه ادبیات میتوان به قاسم غنی و حسین گل گلاب اشاره کرد.»
رئیس موزه تاریخ علوم پزشکی با اشاره به برخی مؤلفههای فرهنگ طبابت در ایران گفت: «فرهنگ پزشکی در تهران قدیم مملو از مفاهیمی است که امروزه دیگر وجود ندارد. یکی از این مفاهیم سپاس است. روزنامههای قدیمی پر از آگهی پزشکانی است که از داروخانه یا از همکاران خود تشکر کرده اند. همچنین بیمارانی وجود دارند که از پزشکان یا داروخانهها تشکر کردهاند. سپاس دوام و بقای یک سیستم را تضمین میکند. همچنین پزشکانی با قریحه و ذوق هنری و فرهنگی در کنار روحیهای با پشتکار و همت، نقش اصلی را در فرهنگ طبابت در تهران ایفا میکردند.»
تغییر الگوی رابطه پزشک و بیمار
در بخش بعدی برنامه دکتر احمد محیط طباطبایی تاریخ پژوه و تهرانشناس، با اشاره به تغییر جایگاه پزشکان و طبابت در فرهنگ ایران گفت: «پزشکان در فرهنگ ایرانی همیشه دارای منزلت بالایی بودند. در زمان مشروطه طبیبان منتخب مردم در مجلس بودند. همچنین جایگاه مهمی در احزاب و سیاست داشتند و مردم آنها را امین و معتمد خود قرار میدادند. پزشکان صرفاً بیماریهای فیزیکی افراد را درمان نمیکردند بلکه در مسائل روانی و خانوادگی نیز به مردم کمک میکردند. این مسئله تا اوایل انقلاب اسلامی نیز وجود داشت اما به مرور نقش پزشکان در حیات اجتماعی و زندگی مردم کمرنگتر شد.»
این تاریخ پژوه درباره علل تغییر جایگاه پزشکان در سبک زندگی ایرانیان گفت: «در گذشته گاهی طبیب عضوی از خانواده بود. «بیمار» مخاطب پزشک بود اما امروزه هدف پزشک «بیماری» است و به عنوان یک فن و علم با آن مواجه میشود. همچنین طبیب و بیمار با یک دیگر ملاقات داشتند. بعداً اما با تشکیل گروههای اقتصادی پزشکی، جایگاه انسانی بیمار و تعامل اجتماعی این دو با یکدیگر کمرنگ شد و همراه با آن نقش پزشک نیز دچار تنزل شد. در نتیجه میتوان گفت که دانشکدههای پزشکی و روند اقتصاد پزشکی امروز جوابگوی الگوی تعامل بین بیمار و پزشک نیست.»
مصائب بیمار شدن در تهران
در بخش بعدی برنامه امید رضایی، پزشک و نویسنده با اشاره به این نکته که روند درمان یک بیمار نسبت به 50 سال گذشته لزوماً آسانتر نشده، بلکه حتی سختتر هم شده است گفت: «لازمه درمان و رسیدن به سلامتی فراهم شدن سه اصل اساسی یعنی حمایت مالی، حمایت اجتماعی و علم طبابت و تکنولوژی است. در بحث حمایت مالی، بیمار نیاز به بیمه درمانی با کیفیت دارد که متأسفانه در کشور ما حمایت درمانی و مالی از او نمیشود و حتی در صورت بیمار شدن، فرد از جیب خود هزینههای هنگفتی را صرف درمان میکند.»
این متخصص انکولوژی ادامه داد: «مسئله دیگر نیز حمایت اجتماعی است. در سیستمهای درمانی پیشرفته، نیازی به وجود همراه برای بیمار نیست. اما در کشور ما وجود همراه برای بیمار ضروری است، در حالی که همراه بیمار بودن بسیار سخت و طاقتفرسا است و همین مسئله از مصائب بیمار شدن است. اگر حمایت اجتماعی مناسبی از بیمار وجود داشته باشد، فرد هنگام بیماری نباید دغدغه شغل، زندگی و دیگر امور روزمره خود را داشته باشد. در نهایت آخرین رکن، نظام درمانی است که مسلماً با بالا رفتن تعداد پزشکان ممکن است کیفیت خروجی دانشگاهها نیز پایین بیاید. این مسئله در کنار خرده علمهای درمانی و تبلیغاتی سوئی که علیه پزشکان وجود دارد، اعتماد کردن به سیستم درمانی و پاسخ گرفتن از این سیستم را سختتر میکند»
قدیمیترین بیمارستان مدرن ایران
در بخش بعدی برنامه مریم مرزایی درباره بیمارستان سینا، قدیمیترین بیمارستان فعال ایران و تهران صحبت کرد. میرزایی با اشاره به نحوه تأسیس نخستین بیمارستان در تهران گفت: «اولین بیمارستان تهران توسط دکتر پولاک، با کاربری نظامی و در سال 1268 ساخته شد. این بیمارستان با نام مریضخانه نظامی و در بیرون دروازه دولت ساخته شد. اما این بیمارستان به علت برخی کارشکنیها تعطیل شد. البته پولاک بعد از این بیمارستان تلاش کرد تا با کمک شاهزادههای قاجاری بیمارستانی خصوصی تأسیس کند که در فراهم کردن امکانات مالی آن موفق نبود.»
میرزایی با اشاره تاریخچه احداث بیمارستان سینا گفت: «بیمارستان سینا کنونی یا همان مریضخانه دولتی سابق، اولین بیمارستان عمومی به شکل مدرن در تهران است و تا کنون نیز پابرجاست. بیمارستان به پیشنهاد اعتضاد السلطنه و با موافقت ناصرالدینشاه در سال 1284 و در محدوده اراضی بیمارستان نظامی سابق ساخته شد و و نیاز دانشآموزان مدرسه طب دارالفنون را به داشتن فضایی برای تمرین درسهای خود، فراهم میکرد. این بیمارستان اسمهای مختلفی مانند مریضخانه دولتی و بیمارستان احمدیه و در نهایت در سال 1319 بیمارستان سینا نام میگیرد.»