سیمین پناهی فرد نویسنده و مترجم، محمد حسین دانایی نویسنده و خواهرزاده جلال آل احمد، حبیب الله مهرجو نویسنده و استاد دانشگاه، شاهرخ ملکی استاد دانشگاه و حمید تبریزی نویسنده و ناشر پیشکسوت شهر تبریز درباره زندگی و آثار جلال آل احمد سخنرانی کردند.
این برنامه در فروشگاه کتاب بزرگسال (سروستان) باغ کتاب و با همکاری این مجموعه و انجمن دوستداران سیمین و جلال برگزار شد.
دغدغه آل احمد «تعادل» بود
در ابتدای این نشست سیمین پناهی فرد، نویسنده و مترجم با مروری بر آثار جلال آل احمد گفت: جلال آل احمد دغدغه مسائل مختلف اجتماعی را داشت. او در «زن زیادی» به طرزی زیرکانه مشکلات جامعه مردسالارِ آن دوران را بیان کرد و در «سه تار» به موضوع فقر و تأثیر آن در جامعه میپردازد. زبان آل احمد مخصوص به خودش است و بدون اطناب به سراغ اصل مطلب میرود. جملات آل احمد کوتاه و پیدرپی است بهطوریکه خواننده خسته نمیشود.
پناهی فرد ادامه داد: اثر خوب دیگر آل احمد «مدیر مدرسه» است. به قول سیمین دانشور شخصیتهای داستانهای جلال یا افرادی واقعی هستند، یا از افراد واقعی الهام گرفته شدهاند. در داستان مدیر مدرسه نیز این شخصیت پردازی ِخاص آل احمد مشخص است. او که سالها معلم بوده است، مسائلی که یک معلم با آن دست و پنجه نرم میکرد را بهخوبی توضیح داده است. واقعیتهای اجتماعی در داستانهای آل احمد انعکاس پیدا کرده و خوانننده را به تفکر وادار میکند.
این نویسنده با اشاره به مقالات آل احمد گفت: تأثیر مقالات آل احمد بر جریان روشنفکری دهه 30 و 40 بسیار مهم است. مقالاتی مانند «غرب زدگی» تأثیر زیادی در دوره گذار جامعه به سمت انقلاب، دگرگونی و بر گروههایی که به دنبال تغییر بودند داشت.
پناهی فرد با مروری بر ترجمههای آل احمد گفت: ترجمههای او تبدیل به آثار ماندگاری شدند. ترجمه کتابهایی همچون «مائدههای زمینی»، «بیگانه»، «سوء تفاهم»، «قمارباز» و «دستهای آلوده» از درخشانترین ترجمههای آل احمد است. این کتابها تأثیر مهمی بر جامعهای که از سنت به سوی مدرنیته میرفت، گذاشت. آل احمد از سویی با باورهای خرافی و از سویی با مدرنیته همراه با غربزدگی مسئله داشت و دغدغه او نوعی تعادل بود.
آل احمد میگفت فریاد زمانه خود باشید
محمد حسین دانایی نویسنده و خواهرزاده جلال آل احمد با مروری بر ویژگیهای وی و آثارش گفت: برجستهترین ویژگی آل احمد گزارشنویسی بود. مقالات و داستانهای او نیز نوعی گزارشی از واقعیتهای زمانه بودند. این گزارشها در مواقعی پختهتر میشدند و لباس داستان بر تن آنها پوشانده میشد.
این نویسنده با اشاره به سبک نگارش آل احمد ادامه داد: آل احمد هم در شیوه نگارش سبک خاصی داشت و هم در شیوه زندگی کردن. نثر او چکشی، تلگرافی و بدون زوائد بود. در شیوه زندگی نیز هدف او نوشتن بود. او برای زندگی کردن نمینوشت؛ بلکه به گونهای زندگی میکرد که لایق نوشتن باشد. نوشتن برایش وسیلهای بود که او را به هدف خود میرساند.
دانایی ادامه داد: آل احمد از آنجاییکه از محیط زندگی خود خسته میشد، مسافرت میکرد. گاهی اهل تحقیق میگویند جلال آل قلم نبود، جلال آل سفر بود. آنقدر که سفر میرفت، قلم نمیزد. او اگر سفر نمیرفت چیزی برای نوشتن نداشت. سوژهها، قصهها و منظرهها را در سفر میدید و به کتاب تبدیل میکرد. آل احمد انسانی ماجراجو بود.
خواهرزاده جلال آل احمد درباره شخصیت این نویسنده گفت: مسئله آل احمد شک بود. سفر دوستی او نیز از همین مسئله نشأت میگیرد. او تمایل داشت در باورهای متزلزل و غیریقینی شک کند. در اندیشه آل احمد یقین وجود ندارد. هیچ چیز او را راضی نمیکرد و همیشه در جستوجوی چیزهای تازه بود. او یکجا نمیماند؛ اهل رفتن بود و رفتن او را پروارتر میکرد و با این کار معانی تازه به زندگی خود میداد.
دانایی با ذکر نقل قولی از این نویسنده ادامه داد: آل احمد همیشه میگفت اگر کاری نمیتوانید بکنید، فریاد زمانه خود باشید. خود او نیز تجربه زمانه خود را به صورت کتاب نوشت و به دیگران منتقل کرد. زندگی برای او عادی نمیشد و همیشه به دنبال جلوههای جدیدی از زندگی بود. آل احمد با مردم عادی صحبت و محتوای آنها را یادداشت میکرد. حاصل جستوجوهایش انبوهی از سفرنامهها و تکنگارهها شد.
وی در پایان صحبتهای خود راز محبوبیت آل احمد را صداقت او دانست و گفت: راز محبوبیت او در بین میلیونها فارسی زبان صداقت اوست. صداقت برای مخاطب مطلوب است و باعث اعتماد میشود.
«ایرانی» و «صمیمی» بودن؛ دو ویژگی نوشتههای آل احمد
حبیبالله مهرجو استاد دانشگاه در ابتدای صحبتهای خود با مرور بخشی از نوشتههای جلال آل احمد گفت: اگر از نویسندگان معاصر یک نویسنده ایرانی تمام عیار نام ببریم، آن فرد جلال آل احمد است. صحبتها و انتقادات او نیز از ایرانی بودن و دلسوزی او ریشه میگرفت.
این استاد ادبیات ادامه داد: او به تنآسایی ذهنی مبتلا نبود، این چیزی بود که او را از نویسندگان همدورهاش متمایز میکرد. متأسفانه در نویسندگان امروز نیز دیده میشود که مقلد هستند. جلال در حرکت از سنت به سمت تجدد فراز و نشیبهایی را تجربه کرد. حرکت او در این مسیر حاصل تفکر خودش بود که به دنیال کمالطلبی و کمالجویی بود و همین مسئله آل احمد را به سرمنزل مقصود میرساند.
مهرجو با اشاره به سبک نگارش آل احمد گفت: نثر آل احمد شلاقی، تلگرافی، صریح اما بلیغ است. ایرانی بودن و همهفهم بودن مهمترین ویژگی نوشتههای اوست. برای همین خواندن نوشتههای آل احمد را به جوانان و نوجوانان دهه 80 و 90 توصیه میکنیم. متنهای آل احمد همهفهم است و با هر سطح سوادی میتوان با آن ارتباط گرفت. نوشتههای او آنقدر صمیمت ایجاد میکند که گویی خود جلال را میبینیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اندیشه سیاسی آل احمد گفت: آل احمد اعتقاد داشت که در علوم انسانی نباید غربی شد چرا که هویت ملی ما از بین میرود. علوم انسانی هویت ملی ما را میسازد. در نتیجه نباید افکار وارداتی داشته باشیم. اندیشه سیاسی جلال بازگشت به خویشتن بوده و در نوشتههایش نیز به آن اشاره میکند. منظور جلال از غربزدگی، همان از خودبیگانگی فرهنگی است.
مهرجو در پایان گفت: جلال برای مقابله با غربزدگی راه حل خودش را داشت و آن نوشتن و تشکیل کانون نویسندگان بود. چرا که میخواست طرحی نو دراندازد. او با نوشتن جسورانه میخواست این مسئله را حل کند. کانون نویسندگانی که جلال تشکیل داد هنوز هم زنده است چرا که راه حل او فرهنگسازی بود.