خرید اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی

گزارشی از باغ کتاب تهران
مجله بخارا منتشر کرد
 

گزارشی از باغ کتاب تهران

مجله بخارا در شماره 119 خود در گزارشی از باغ کتاب تهران به قلم پریسا احدیان نوشت: شاید پیش از این مرکز تهران را باید در منطقه دوازده و محدوده تهران قدیم جست‌وجو می‌کردیم. اما امروزه این مرکز، کمی جابه‌جا شده و با توجه به گسترش عجیب و غریب تهران، به جایی میان منطقه 3 و 6 تهران منتقل شده است: تپه‌های عباس‌آباد. مجموعه‌ای طبیعی به مساحت 623 هکتار که از جنوب با خیابان شهید بهشتی، از شمال و شرق با بزرگراه حقانی و از غرب با خیابان نلسون ماندلا (افریقای سابق و جردن اسبق) محصور شده است. اکنون در دل این ...
شنبه، 24 تیر 1396 | Article Rating

عمر پروژۀ «باغ کتاب تهران» بیشتر از ده سال است. شاید چیزی حدود سیزده سال از زمانی که ایدۀ تأسیس این مجموعه مطرح‌شده و نزدیک ده سال هم از زمان زدن کلنگ ساخت پروژه گذشته است. در طول این مدت هم افت‌وخیزهای زیادی در مورد عملکرد باغ کتاب وجود داشته است. تپه‌های عباس‌آباد که باغ کتاب دریکی از قطعات این مکان (قطعۀ A) قرار دارد، محل احداث پروژه‌های فرهنگیِ بزرگی شامل کتابخانۀ ملی و باغ‌موزۀ دفاع مقدس و پارک طالقانی است که با اتوبان مدرس از غرب، اتوبان همت از جنوب و اتوبان حقانی از شمال و شرق محصورشده‌ است.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی قرار بود در اراضی عباس‌آباد پروژه‌ای با عنوان «شَهِستان پهلوی» اجرا شود که طراحی و نقشه‌برداری‌های آن صورت گرفته بود که با اوج‌گیری و پیروزی انقلاب مواجه شد. در شهستان پهلوی قرار بود یک تهران مدرن با رویکرد فرهنگی و تجاری بین‌المللی شکل بگیرد و در اینجا مراکز مهم فرهنگی و تجاری بین‌المللی و سیاسی و سفارت‌خانه‌ها و ... فعالیت کنند. بعد از انقلاب این نقشه‌ها در سازمان برنامه‌وبودجه بایگانی شد و با وقوع جنگ هشت‌ساله، طرح‌های توسعه‌ای اراضی عباس‌آباد از اهمیت و اولویت خارج شدند و مهم‌ترین تحول در اراضی، اختصاص بخش بزرگی از آن به مصلای عظیم تهران بود.

در زمان آقای کرباسچی طرحی جامع برای اراضی عباس‌آباد ارائه شد که رویکرد تجاری و اداری آن غالب بود و قرار بود وزارتخانه‌ها و ادارات مهم در این منطقه متمرکز شوند. رئیس سازمان مسکن و شهرسازی وقت، طرح شهرداری را به رهبر انقلاب اسلامی ارائه کرد و در ضمن نامه تحویل، به لزوم تبدیل اراضی عباس‌آباد به فضای سبز و کاربری‌های فرهنگی بین‌المللی اشاره کرد. رهبر انقلاب نیز این نکته را تأیید کرد و به‌این‌ترتیب، طرح جامع موردنظر شهرداری وقت کنار گذاشته شد. باوجوداین، برخی وزارتخانه‌ها در فاصله زمانی ارائه و کنار گذاشتن طرح، به تپه‌های عباس‌آباد منتقل شدند. پس‌ازآن، طرح اراضی عباس‌آباد مورد بازبینی قرار گرفت و با توجه به اینکه اراضی باید عملکرد فضای سبز و فرهنگی داشته باشند، آقای مهندس میرمیران به طراحی مفهومی اراضی عباس‌آباد پرداخت و با توجه به کانسپت فضای سبز و فرهنگی، تپه‌ها را به تعدادی باغِ علم و دانش و فرهنگ و تعداد زیادی بوستان و گلستان تقسیم کرد که بوستان حضرت ابراهیم و بوستان نوروز ازجمله آن‌هاست. بر اساس این طراحی مفهومی، طرح جامع و تفصیلی اراضی عباس‌آباد تدوین شد که در اواخر دهه هشتاد به تصویب رسید و قرار شد بر اساس طرح جامع عباس‌آباد این تپه‌ها توسعه پیدا کند. باغ کتاب تهران، یکی از این باغ‌های فرهنگی بود که در طرح جدید اراضی قرار بود احداث شود.

خانه جدیدی برای نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

در سال‌های گذشته، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در محل نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران در کنار صداوسیما برگزار می‌شد. این مکان بیشتر برای نمایشگاه‌های صنعتی و تجاری طراحی‌ شده بود و این قبیل نمایشگاه‌ها که تخصصی بودند و مخاطبان محدودتری داشتند، مشکلی در وضعیت ترافیک بزرگراه چمران و خیابان‌های اطراف نمایشگاه به وجود نمی‌آوردند، اما نمایشگاه کتاب تهران به یک معضل تبدیل‌شده بود؛ در ایام نمایشگاه، خیابان‌های منتهی به این مکان ترافیک سنگینی داشت و تردد مشکل بود. از طرف دیگر این ایده شکل گرفت که طراحی معماری آن خیلی مناسب نمایشگاه کتاب نیست و ایده‌ای مطرح شد که باید یک فضای تخصصی برای نمایشگاه کتاب تهران ایجاد شود.

آن زمان هنوز محل خاصی در نظر گرفته نشده بود. علی‌اکبر اشعری (مشاور فرهنگی دکتر محمود احمدی‌نژاد در شهرداری تهران) ، پیشنهاد داد که یک فضای تخصصی جهت برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب ایجاد شود. بعد از بحث‌ و بررسی‌، تصمیم گرفته ‌شد که در اراضی عباس‌آباد با عنوان «باغ کتاب تهران» و در ادامه طرح جدید توسعه اراضی عباس‌آباد این مجموعه احداث شود. شهردار وقت، دستور احداث باغ کتاب را به «شرکت توسعۀ فضاهای فرهنگی»- که شرکت تخصصی شهرداری در ساخت‌وسازهای فرهنگی است- صادر می‌کند.

در سال اواخر سال 1383 و اوایل 1384 شرکت «توسعۀ فضاهای فرهنگی» به‌عنوان کارفرمای پروژه فعالیت خود را شروع می‌کند و طرح معماری آن را به مسابقه گذاشت که معماران بسیاری شرکت کردند و طرح‌هایی را ارائه دادند و یک طرح هم پذیرفته و موفق به دریافت جایزه شد. سپس «شرکت پل‌میر» به‌عنوان شرکت مشاور تعیین شد. شرکت مشاور طرح معماری را بررسی کرد و نتیجه گرفت که نقشه‌ها قابلیت اجرایی ندارند و باید تغییراتی در آن‌ها رخ بدهد. شرکت پل‌میر در نقشه‌های معماری اولیه تغییراتی داد و شرکت توسعه پس از تأیید مشاور، «شرکت کیسون» را به‌عنوان پیمانکار ساخت پروژه تعیین کرد. این شرکت هم بر نقشه‌های مشاور ایراداتی وارد نمود و نهایتاً شرکت توسعۀ فضای فرهنگی برای اینکه بتواند سریع‌تر به نتیجه برسد با شرکت کِیسون قراردادش را به‌قرار داد «ای. پی. سی» تغییر داد (یعنی طراحی، اجرا و تجهیز صفر تا صد پروژه). آن‌ها نقشۀ سومی را برای باغ کتاب تهران تهیه کردند و درنهایت، چیزی را که امروز می‌بینیم، طراح نهایی پروژه یک فضای نمایشگاهی به‌صورت عمومی و با ظاهری مدرن است.

از اواخر سال 89 به بعد علی‌اکبر اشعری -که قبلاً رئیس کتابخانۀ ملی بود-عهده‌دار برنامه‌ریزی برای بهره‌برداری پروژۀ باغ کتاب شد و کار خود را شروع کرد. یکی از اولین چالش‌های بهره‌برداری پروژه این بود که فضای باغ کتاب برای برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران کافی نیست. واقعیت این بود که بعدازاینکه نمایشگاه بین‌المللی کتاب به‌طور موقت به مصلای تهران انتقال یافت تا مکان دائمی و مناسبی برای آن تأسیس شود، در سال‌های اخیر به حدود 120 هزار مترمربع رسیده بود؛ درحالی‌که فضای مناسب باغ کتاب تهران برای برگزاری نمایشگاه، حدود 30 هزار مترمربع است.

چالش دیگر بر سر زمان برگزاری نمایشگاه به وجود آمد؛ اگر ده روز نمایشگاه در باغ کتاب برگزار شود، 355 روز دیگر چه خواهد شد؟ آیا صنعت نشر کشور توان پر کردن باقی روزها را با رویدادهای فرهنگی حوزۀ کتاب خواهد داشت؟ بنابراین بهره‌بردار وقت باغ کتاب، به این نتیجه رسید که این مجموعه یک مکان دائمی نمایشگاه کتاب باشد. . با این هدف که ده روز در سال یک جشنوارۀ کتاب با استفاده از فضاهای اطراف آن برگزار شود و باقی سال هم کارکرد فروشگاه کتاب را خواهد داشت و مردم در طول سال هم می‌توانستند به این فروشگاه بزرگ مراجعه کنند. این ایده هم وجود داشت که به‌تدریج وقتی مردم در طول سال می‌آیند و کتاب‌هایشان را تهیه می‌کنند به‌تدریج، ازدحام و شلوغی سالانه‌ای که در نمایشگاه بین‌المللی کتاب شاهد آن هستیم دیگر وجود نخواهد داشت و نمایشگاه کتاب تهران هم مثل سایر نمایشگاه‌های معتبر کتاب جهان، همانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت، به‌جای یک بازار مکاره کتاب به محل دیدار و تعامل ناشران و نویسندگان و متصدیان حرفه‌ای صنعت نشر تبدیل خواهد شد. جالب است بدانید که نمایشگاه کتاب فرانکفورت که بزرگ‌ترین نمایشگاه بین‌المللی کتاب در جهان است تنها سیصد هزار نفر مراجعه‌کننده و نمایشگاه کتاب تهران بر اساس آمارهای وزارت ارشاد پنج میلیون بازدیدکننده دارد. درواقع نمایشگاه کتاب فرانکفورت برای عامۀ مردم نیست و بیشتر برای متخصصین و صنف نشر کتاب و... است که افراد می‌آیند و باهم معامله می‌کنند. مکانی جهت تعامل ناشران و نویسندگان است. درحالی‌که حدود یک‌سوم گردش مالی صنعت نشر کشور ما، در همان ده روز نمایشگاه اتفاق می‌افتد. این ایده تا سال 1394 دنبال شد.

در اواخر پاییز 1394، دکتر سید مجید حسینی که مشاور رسانه‌ای شهردار تهران و مدیرعامل مؤسسۀ نشر شهر بود، برای برنامه‌ریزی و بهره‌برداری از این پروژه مأموریت یافت. بعد از شروع به کار ، به این نتیجه رسید که تبدیل این مکان به یک فروشگاه کتاب هیچ کمکی به کتاب‌خوانی مردم و رونق صنعت نشر نخواهد کرد. چون کتاب جذابیت کافی ندارد و قافیه را به‌طور کامل به رسانه‌های رقیب خودش باخته است. بنابراین برنامۀ قبلی را تعدیل شد. با تحلیل‌هایی که وجود داشت نتیجه این شد که اساساً برای اینکه این مجموعه نقش مثبتی برای بحث افزایش سرانۀ مطالعه و کتاب‌خوانی داشته باشد، بایستی روی کودک و نوجوان متمرکز شود. یعنی فضایی ایجاد کند که کودک و نوجوان دوست دارد. و در چنین صورتی است که بزرگ‌ترها نیز فرزندان را همراهی خواهند کرد.

باور بانیان این ایده این بوده است که عادت به کتاب خواندن در کودکی شکل می‌گیرد. اگر از دوران کودکی این عادت در افراد شکل نگیرد، آن‌ها در بزرگ‌سالی کتاب‌خوان نخواهند شد. اگر قرار است کاری انجام گیرد باید در سطح کودک و نوجوان انجام شود. بنابراین سن پروژه را پایین آوردند و اگر در طرح بهره‌برداری قبلی، سن پروژه در حدود سی‌وپنج ـ چهل سال بود، سن میانگین مخاطبان پروژه را به نوجوانی و اوایل جوانی کاهش یافت. بنابراین شخصیتی که به پروژه داده شد، شخصیت کودک و نوجوان است. بخش فروشگاه و نمایشگاه بزرگ‌سال هم در این مکان وجود دارد، اما این بخش باهدف خدمت به پدر و مادرهایی است که همراه فرزندانشان می‌آیند و نیز تبدیل باغ کتاب به پاتوق کتاب دوستان هست.

کتاب و جذابیتِ ازدست‌رفته

مسئولان این پروژه، پس از تحلیل شرایط فرهنگی و اقتصادی حوزۀ کتاب و نشر، به این نتیجه رسیدند که متناسب با اهداف فرهنگی کتاب و کتاب‌خوانی، بخش‌هایی را به پروژه اضافه کنند که بتواند فضایی جذاب و مربوط به کتاب ایجاد کنند.

این پروژۀ به دوطبقه که پانصد متر طول و شصت متر عرض دارد تقسیم شد. طبقۀ همکف شامل کتاب و محصولات فرهنگی و هنریِ کودکان و نوجوانان و بزرگ‌سال و طبقۀ بالا به مرکز علم و سرگرمی‌های علمی کودک و نوجوان اختصاص‌یافته است. در فروشگاه‌ها علاوه بر کتاب برای کودکان و نوجوانان، محصولات فرهنگی و هنری ازجمله بازی‌های فکری و اسباب‌بازی و... نیز جهت فروش وجود دارد.

در طبقۀ فوقانی یک تالار علم برای خردسالان (در فاصلۀ سنی دو تا هفت سال) و یک تالار علم برای کودکان (هفت تا دوازده سال) و یکی دیگر برای نوجوانان (سیزده سال به بالا) قرار دارد.

هدف طراحی این تالارها رفع معضلی است که درزمینۀ آموزش و پرورش بدان مبتلا هستیم. که به بیگانگی بچه‌ها از ارزش درس‌ها و کتاب‌هایی که می‌خوانند مربوط است. آن‌ها نمی‌فهمند کتاب‌های سخت علوم و ریاضی چه سودی برایشان خواهد داشت و بنابراین نسبت به کتاب‌هایی درسی اکراه و حتی تنفر دارند. راه‌حل رفع این بی‌علاقگی در جهان ایجاد مرکز علم برای بچه‌هاست. در این مراکز کودک در قالب یک فعالیت هیجان‌انگیز رازهای علمی را کشف می‌کند و می‌فهمد که آنچه در کتاب‌های درسی و علمی خوانده است در دنیای بیرون چه معنایی دارد و چقدر جذاب و شگفت‌انگیز است. در بررسی‌های حضوری و کتابخانه‌ای بررسی شد که امروزه در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک دنیا سال‌هاست مراکز علم‌دارند و پاتوق دانش‌آموزان آن شهرها هستند و در مشاهدات میدانی، حضور گستردۀ دانش‌آموزان و خانواده‌ها را در این فضاها است. چیزی که جای خالی آن در شهر تهران و سایر شهرهای کشور کاملاً محسوس است.

افقی نو در تربیت نسل آینده

به نظر می‌رسد چنین پتانسیلی در باغ کتاب تهران وجود دارد که کودکان همراه خانواده‌هایشان حضور پیدا کنند و تجربۀ لذت‌بخشی را در کنار کتاب داشته باشند و دست‌کم از کتاب بَدشان نیاید! بخصوص وقتی آن‌ها را در چنین فضایی قرار می‌دهیم، تازه به ارزش مطالب کتب درسی‌شان پی می‌برند. باغ کتاب تهران یک فضای عمومی است که علاوه بر سرگرمی، کودکان بتوانند چیزی یاد بگیرند و ارتباطشان با کتاب‌خوانی بیشتر شود.

در این مکان با همکاری شرکت «ال‌جی» یک مرکز علم برای کودکان درست‌شده است که اولین پروژه از این نوع در خارج از سئول است. در بازدیدهای متعددی که توسط مسئولان پروژۀ باغ کتاب از مراکز مشابه در کشورهای مختلف جهان صورت گرفت، این مرکز یکی از بهترین و زیباترین مراکز علم مناسب برای کودکان 7 تا 12 سال (اول تا ششم ابتدایی) است. مجموعه کارهایی که در باغ کتاب صورت گرفته و برنامه‌های متنوعی که در آن اجرا می‌شود، امکان تکرار تجربه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با ویژگی‌های این دوره و بچه‌های امروزی وجود دارد و یکی از اهداف باغ کتاب، پرورش نسل جدید بچه‌ها باعلاقه به کتاب و دانش و افزایش مهارت‌های دستورزانۀ آن‌هاست. توضیح اینکه بچه‌های امروزی به علت تماس زیاد با رسانه‌ها و فضای مجازی، مهارت‌های بدنی و عملی کمی دارند و باغ کتاب به دنبال ایجاد فضایی برای افزایش این قبیل مهارت‌هاست.

بزرگترین ویترین کتاب کشور

باغ کتاب بزرگ‌ترین مرکز کتاب کشور است و طبعاً ناشران ویترین بزرگی برای ارائۀ کتاب‌های خود به دست می‌آورند. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما در دنیای کتاب، ویترین کتاب است. ناشران از باغ کتاب استقبال می‌کنند. گرچه ممکن است کتاب‌فروش‌ها باغ کتاب را رقیب خود بدانند. درواقع بخش کتاب کودک و نوجوان این مرکز کنسرسیومی از ناشران کودک و نوجوان است که این مکان را در مزایده برنده‌شده‌اند و اداره می‌کنند؛ و باغ کتاب تهران مدیریت مستقیمی بر این بخش‌ها ندارد.

تهران مشکل ویترین کتاب دارد. در سطح جهانی، نسبت ناشران به کتاب‌فروش‌ها یک‌به‌سه است. یعنی به ازای یک ناشر سه کتاب‌فروش وجود دارد. در ایران برعکس است. ده هزار مجوز نشر داریم و شاید سه هزار کتاب‌فروش نداشته باشیم که بیشتر آن‌ها هم فروشندۀ کتاب کمک‌آموزشی و لوازم‌التحریرند تا کتاب‌فروش به معنی کلاسیک آن. خیلی اوقات خیلی از کتاب‌ها دیده نمی‌شوند. کتاب‌فروشی‌ها ویترین‌های محدودی دارند که تعداد بسیار کمی از کتاب‌ها را نمایش می‌دهند. در باغ کتاب تهران، به‌طور مثال بخش کتاب کودک و نوجوان، بزرگ‌ترین ویترین کتاب ایران است؛ همۀ کتاب‌های این بخش به رو چیده شده و مراجع می‌توانند به‌راحتی روی جلد همه کتاب‌های این بخش را ببینند و با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. این مجموعه اصراری به کتاب‌فروشی و درنتیجه کاهش رونق کتاب‌فروشی ندارد. تصور مسئولان آن این است که اگر سطح تماس مردم با کتاب بیشتر شود و بیشتر کتاب بخوانند و بخرند به نفع فروشگاه‌های کوچک هم خواهد بود. درواقع هدف ایشان تأثیر فرهنگی در صنعت نشر است تا بتواند مردم را به کتاب خریدن سوق دهد.

خانه‌ای برای دست‌اندرکاران نشر

یکی از اهداف اصلی این مرکز این است که باغ کتاب تهران محل تلاقی و تعامل همۀ اقشار فرهنگی و خود صنف باشد. حتی اتاق‌های کوچکی را برای نویسندگانی که دفتر کار ندارند، در نظر گرفته‌ شده است. جشن امضای کتاب و مکانی هم برای کتب امضاشده توسط نویسندگان اختصاص‌ یافته است تا این کتاب‌های امضاشده برای امور خیریه هم استفاده شود. درواقع سعی شده است تا باغ کتاب، مرکزی برای تعاملات و اتصالات بخش‌های مختلف فرهنگی و دنیای نشر و در حوزۀ فعالیت‌های بین‌المللی به‌عنوان یک مرکز غیردولتیِ معتبر شناخته شود و به‌عنوان نمایندۀ ایران در رویدادهای مهم بین‌المللی شرکت کند.

باغ کتاب، کتابخانه ملی نیست

کارکرد باغ کتاب با کتابخانۀ ملی متفاوت است. زمانی برنامۀ بهره‌برداری این پروژه با کتابخانۀ ملی تفاوتی نداشت. می‌گفتند که هر چه کتاب در ایران چاپ می‌شود را ما در اینجا داشته باشیم. یا یکی از ایده‌ها این بود که اینجا نمایشگاهی باشد و مردم بیایند و همه آثار منتشرشده در کشور را ببینند و سپس سفارش دهند و کتاب‌ها برایشان پست شود. اگر این کارها صورت می‌گرفت می‌توانستیم بگوییم که فاصلۀ بین اهداف این مکان و کتابخانۀ ملی کم است .

اما هدف تغییر کرد و کتاب تنها عنصر ایجاد یک فضای فرهنگی بود، نه همۀ کار. این مرکز فعالیت‌های متعددی ازجمله تالار علم، گالری، انواع فروشگاه‌های فرهنگی و آثار هنری، آکادمی و سایت دارد. در آکادمی باغ کتاب به بچه‌ها آموزش و در پایان دوره مدرک داده می‌شود. باشگاه نجوم و رباتیک، کارگاه‌های ساخت پویانمایی، مهارت‌های زندگی، مهارت‌های فنی و... را برگزار می‌شود. به‌طورکلی فصل مشترک بین باغ کتاب تهران و کتابخانۀ ملی فقط کتاب است و در عملکرد هیچ فصل مشترکی ندارد. البته هم‌جواری با کتابخانه ملی و فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی به این بخش از تپه‌های عباس‌آباد اعتبار خاصی بخشیده است.

باغ کتاب تهران، پس از ایام ماه رمضان 1396 فعالیت رسمی خود را آغاز خواهد کرد.

تصاویر
  • گزارشی از باغ کتاب تهران
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: