نایت در این کتاب از شکستها و پیروزیهایش پرده برمیدارد. ماجرای کتاب «کفشباز» با روزی عادی در زندگی فیل آغاز میشود؛ روزی که کفشهایش را مثل باقی روزها به پا میکند و برای دویدن روزانه بیرون میرود. نایت که علاقهی زیادی به دویدن داشته همیشه آرزویش این بوده که ورزشکار بزرگی شود. اما تلاشهای او بیفایده است. نایت در بیستوچهار سالگی علیرغم تلاشهای بسیارش تسلیم حقیقت میشود و بعد از آن به این فکر میکند که چطور میتواند بدون اینکه ورزشکار حرفهای و بزرگی باشد، ورزشکار بودن را احساس کند. دقیقا در همین مقطع است که ایدهی تولید نوعی کفش دوندگی و ارائهی آن به کارخانههای تولید کفش ژاپنی به ذهنش میرسد.
زندگینامهی فیل نایت، ماجرای جنگیدن و دست نکشیدن از آرزوها و هدفهاست. این کتاب به عنوان بهترین کتاب مدیریتی سایت آمازون در سال ۲۰۱۶ برگزیده شده است. همچنین این کتاب به انتخاب بیل گیتس و وارن بافت بهترین کتاب آن سال بوده است.
برشی از کتاب: «با خودم گفتم کاملا درست است. اعتماد به نفس. هر آدمی بیش از دارایی خالص و نقدینگی، به اعتمادبهنفس نیاز دارد. آرزو کردم که ای کاش اعتمادبهنفسم بیشتر بود. کاش میشد مقداری از آن قرض گرفت. اما اعتمادبهنفس مثل پول بود. باید کمی داشته باشی تا بتوانی کمی دیگر بگیری، و سایر افراد میلی به دادنش ندارند.»