خرید اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی

چوپان دروغگو

چوپان دروغگو

مواجهه خیلی از ما ایرانی‌ها با چوپان دروغگو به اوایل دوران مدرسه برمی‌گردد. بسیاری از ما چوپان دروغگو را اولین بار در کتاب فارسی دوم ابتدایی دیدیم و شناختیم. اگر به باغ کتاب سر بزنید مجسمه چوپان دروغگو، گوسفندان و گرگ گله را می‌بینید. شما می‌توانید با دیدن این مجسمه یکبار دیگر به یاد این داستان کهن در کتاب های درسی خود...

مواجهه خیلی از ما ایرانی‌ها با چوپان دروغگو به اوایل دوران مدرسه برمی‌گردد. بسیاری از ما چوپان دروغگو را اولین بار در کتاب فارسی دوم ابتدایی دیدیم و شناختیم. اگر به باغ کتاب سر بزنید مجسمه چوپان دروغگو، گوسفندان و گرگ گله را می‌بینید. شما می‌توانید با دیدن این مجسمه یکبار دیگر به یاد این داستان کهن در کتاب های درسی خود بیفتید و قصه را برای کودکان‌تان تعریف کنید. 

ریشه و تاریخچه

چوپان دروغگو اثری است از ایزوپ (Aesop) که از نویسندگان اسلاوتبار یونان بود که قصه و افسانه می‌نوشت. طبق نوشته های هرودوت، ایزوپ هم دوره کوروش هخامنشی و برده‌ای از اهالی سارد بوده که بعدها صاحبش او را آزاد کرد. داستان چوپان دروغگو با اینکه یک افسانه کهن یونانی است اما تا قرن 15 به زبان لاتین ترجمه نشده و بعدها در اروپا رواج پیدا کرد. به همین دلیل برای این افسانه عنوان‌های مختلفی ذکر شده است.  این داستان که در ایران نیز معروف است با الهام از روایت هانری ریشه (Henri Richer) شاعر فرانسوی قرن هجدهم به فارسی برگردانده و در کتاب فارسی سال دوم دبستان قرار داده شده‌ است. 

 

ماجرا از چه قرار است؟

چوپان جوانی بود که گوسفندان خود را برای چرا به اطراف ده می‌برد و منتظر می‌ماند تا چرای گوسفندان تمام شد. در این مدت انتظار، چوپان تنها بود و حوصله‌اش حسابی سر می‌رفت. به همین دلیل گاه و بی‌گاه فریاد می‌زد که آی گرگ امد! گرگ گله ام را خورد و...خلاصه مردم ده از کشاورزان و بقیه با انواع اقسام سلاح‌ها، دوان دوان به کمک چوپان می‌آمدند تا گرگ را فراری دهند. اما هنگامی‌که به محل می‌رسیدند با چوپان روبرو می‌شدند که می‌خندد و می‌گوید: سر به سر شما گذاشتم. گرگی در کار نیست. آن‌ها برمی‌گشتند و باز ساعتی دیگر فریاد چوپان را می‌شندیدند که تقاضای کمک دارد. دوباره دوان دوان و مسلح به محل می‌رسیدند و باز اثری از گرگ نمی‌دیدند. گذشت و گذشت تا اینکه روزی بالاخره گرگ‌ها به گله حمله کردند و این بار چوپان هر چه بانگ کمک سرداد، هیچکس به کمک او نیامد. گرگ همه گوسفندان رو خفه کرد و چوپان دروغگو به سزای اعمالش رسید. 

,
1397/12/27 | 16:23 0 نظر 4585 بازدید امتیاز: 3.87 با 30 رای Article Rating
شما به این مطلب چه امتیازی می دهید؟
امتیاز: 3.87 با 30 رای

نظرات

نظر شما برای ما مهم است ...

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.