به گزارش روابط عمومی باغ کتاب تهران، «الو، الو اینجا تهران» این صدای مبهم و رازآلود، اولین پیام رادیویی پس از به سرانجام رسیدن کودتا را مخابره میکرد. کودتای 28 مرداد سال 32 رسماً به سرانجام رسید و پرونده دولت منتخب مردم همان روز بسته شد. تاریخ اما به گونه دیگری رقم خورد، چنان که گویی قرار نیست رد و نشان آن روز از حافظه تاریخی ایرانیها پاک شود. برنامه «چهارشنبههای تهران» به مناسبت سالگرد کودتای 28 مرداد، به بررسی وجوه مختلف این رویداد مهم تاریخ معاصر اختصاص یافت. میزبان این برنامه سهیل محمودی، شاعر و نویسنده شناخته شده کشور بود.
تهران را «زمستان» زد
در شروع برنامه سهیل محمودی با اشاره به بازتاب کودتای 28 مرداد در ادبیات و به خصوص شعر گفت: «کودتای 28 مرداد بخشی از ادبیات شده است. همانگونه که واقعه مشروطه بخشی از ادبیات دوران خود را تحت تأثیر قرار داد. با این تفاوت که جنبش مشروطه توانست در روزگار خود موفقیتهایی کسب کند اما کودتای 28 مرداد تبدیل به یک تراژدی جمعی شد و با یک تلنگر ما را به قهقرا و شرایطی پرتاب کرد که هنوز از آسیبهای آن در امان نیستیم.»
محمودی با اشاره به شرایط تهران و مردم این شهر در روزگار کودتای 28 مرداد گفت: «هرچقدر نقش تهران در جنبش مشروطه پررنگ و پرتحرک بوده است، در زمان پس از کودتای 28 مرداد، شاهد خمودگی در شهر و مردم آن هستیم. همانطور که مهدی اخوان ثالث نیز نام کتاب خود را «زمستان» میگذارد. این رویداد باعث زندانی شدن بسیاری از شخصیتهای فرهنگی و ادبی مانند مهرداد بهار، احمد شاملو، نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث شد. سالها طول کشید تا این افراد دوباره خود را بیابند و با دوری جستن از سیاست، فعالیتهای فرهنگی خود را ادامه دهند.»
آرزوهایی که بر باد رفت
پس از نمایش مستندی کوتاه با موضوع «پرسه در خیابانهای کودتا»، فریدون مجلسی، نویسنده و دیپلمات سابق با صحبت درباره حال و روزهای کودتا و پس از آن گفت: «برادران بزرگترم میگفتند انگار در شهر خاک مرده پاشیده بودند. مردم آرزوهای بزرگی داشتند که شاید حتی دور از واقعیت بود. اما این آرزوها بر باد رفت و حتی مقاومتی در مقابل کودتا صورت نگرفت. بعدها نیز مقاومتهایی از سوی یکی از جریانهای که خود در فاجعه کودتای 28 مرداد سهیم بود، یعنی حزب توده و دولت شوروی صورت گرفت که البته بیفایده بود.»
مجلسی با اشاره به این نکته که طرحریزی برای کودتا پیشتر صورت گرفته بود گفت: «مقدمات کودتای 28 مرداد پیش از این اتفاق و در 9 اسفند سال 1331 فراهم شده بود. اوباش از همان زمان تظاهرات را شروع کردند و سران ارتش تصمیم خود را گرفته بودند. از همان تاریخ تا زمان کودتا، شاه و مصدق هیچگاه یکدیگر را ملاقات نکردند.»
این دیپلمات سابق افزود: «دکتر مصدق چهره بسیار محبوبی بود که توانست بسیاری از مردم را با خود همراه کند. طرفداران مصدق افراد تحصیلکرده و فرهنگی جامعه بودند و شاید درک درستی از جریانات رایج در جامعه نداشتند. آنها درصد کوچکی از اجتماعی بزرگ بودند. چرا که اغلب جامعه افرادی بودند که کمتر دغدغه فعالیتهای سیاسی داشته و تابع خوانین بودند. اتفاقا همین شرایط مقدمهساز کودتا شد. به هرحال نظام اداری دستگاه نخستوزیری مصدق نیز از خطا مصون نبود. عملکرد او ممکن است ناخواسته در وقوع کودتا تأثیرگذار بوده باشد.»
وکیلی که «تسخیر» نشد
پس از پخش مستند کوتاهی درباره محاکمه مصدق، دکتر شیرین بزرگمهر، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و دختر سرهنگ جلیل بزرگمهر، وکیل محمد مصدق، درباره پدرش صحبت کند. شیرین بزرگمهر با مروری بر چالشهای پیش روی سرهنگ بزرگمهر در زمانی که عهدهدار وکالت محمد مصدق بود، گفت: «سرهنگ جلیل بزرگمهر در راه نزدیک شدن به مصدق و قبول وکالت او، با چالشهای مختلفی روبهرو بود. اطرافیان و خویشاوندان و مخصوصاً مادرم او را از این کار منع میکردند، چرا که همگی از تبعات این تصمیم آگاه بودند. البته کار کردن با دکتر مصدق نیز اصلاً راحت نبود، او حقوقدانی خبره بود که نیازی به وکیل نداشت. اما به هرحال سرهنگ بزرگمهر وکیل تسخیری او بود و بعدها نیز تبدیل به یکی از نزدیکترین افراد به مصدق شد. او به واسطه ارتشی بودن، از جانب ارتش و سازمانهای اطلاعاتی تحت فشار بود و اغلب اوقات ماشینی را برای تعقیب او به دنبالش میفرستادند.»
او سپس به ذکر روایتهایی از روابط صمیمانه سرهنگ بزرگمهر و دکتر مصدق پرداخت و گفت: «سرهنگ بزرگمهر تلاش زیادی در جهت نوشتن تقریرات مصدق کرد و در تمام مدتی که دکتر مصدق در زندان بود او با پیگیری بسیار زیادی تمام روایتهای او را یادداشت و طبقهبندی کرده و بعدها نیز آنها را چاپ کرد.»
مکانی برای تحولات تاریخ معاصر
پس از خواندن قسمتی از کتاب «بهشت و دوزخ» اثر جعفر مدرس صادقی با صدای نویسنده، نوبت به حمیدرضا حسینی، کارشناس تاریخ و تهرانپژوه رسید تا درباره نقشآفرینی میدان بهارستان در ملی شدن صنعت نفت صحبت کند. حسینی با بیان این نکته که میدان بهارستان یکی از بزرگترین و شکوهمندترین میدانهای دنیا محسوب میشود، گفت: «این میدان شاید لزوماً دارای ارزش بنا و معماری نباشد اما از حیث مکانرویدادی و تاریخی که پشت سر گذاشته است، بسیار حائض اهمیت است. این میدان شاهد حوادث مهمی در تاریخ ایران، به خصوص در جریان ملی شدن صنعت نفت بوده است. این میدان تا اواسط دوران ناصرالدین شاه خارج از تهران محسوب میشد اما پس از توسعه تهران و در دوره صدارت میرزا حسین خان سپهسالار دو بنای مهم در این فضا ساخته شد که هر دو عمارت در تاریخ ماندگار شدند، یکی باغ و عمارت شخصی سپهسالار و دیگری مسجد و مدرسه سپهسالار. با گذشت سالها استفادههای مختلفی از این منطقه کردند که مهمترین آن استقرار مجلس شورای ملی بود.»
این کارشناس تاریخ با بیان تاریخچه محدوده میدان بهارستان در دوره قاجار گفت: «با شروع نهضت ملی شدن صنعت نفت، میدان بهارستان رقیبی از حیث اهمیت مکانی در تهران نداشت. اکثر رویدادهای مربوط به نهضت ملی شدن صنعت نفت در این محدوده رخ داده است. در مجلس شانزدهم است که بسیاری از قوانین تأثیرگذار آن دوران مانند تصویب ملی شدن صنعت نفت و تصویب قانون اجرایی شدن آن رخ داد. همچنین این محدوده به علت فضای فراخ و گسترده خود میزبان بسیاری از گردهماییهای مربوط به ملی شدن صنعت نفت بود. اغلب ساختمانهای آن محدوده دارای بالکن بود و این بالکنها شاهد حضور بسیاری از رهبران نهضت ملی بود که برای طرفداران خود سخنرانی میکردند. البته میدان بهارستان در روز کودتا هم نقش پررنگی داشت و کانون تجمع طرفداران مصدق بود.»
تئاتر بیشترین دین را ادا کرد
در قسمت پایانی برنامه پس از نمایش کلیپ کوتاهی درباره اعدام حسین فاطمی، فرزانه ابراهیمزاده، کارشناس تاریخ و تهرانپژوه با اشاره به سرنوشت تئاتر و سینما پس از کودتای 28 مرداد گفت: «کودتای 28 مرداد 32، تنها در عرصه سیاست تأثیرگذار نبود، این تأثیر در عرصه ادبیات، تئاتر و سینما نیز متجلی شد. در آن روز تئاتر سعدی، پارس و فردوسی به آتش کشیده شد. با به آتش کشیدن شدن تئاتر سعدی در عصر روز 28 مرداد، تئاترهای معروف برای دورهای طولانی تعطیل میشوند. اما پس از بازگشایی تئاتر دیگر، لالهزار به روال گذشتهاش برنمیگردد و سبک جدیدی در تئاترهای لالهزار ایجاد میشود که به همان تئاتر لالهزاری معروف میشود. اما این پایان کار تئاتر نیست.»
ابراهیمزاده ادامه داد: «پس از کودتا جوانانی تلاش میکنند تا تئاتر را با جلسات خصوصی احیاء کنند و از دل همین جلسات گروه هنر ملی و تئاتر سنگلج شکل میگیرد. اما در این میان سینما راه خود را میرود. در حقیقت تئاتر با پیشدستی کردن در پرداختن به کودتا در آثاری مانند «گاو» دین بیشتری به نسبت سینما به این رویداد تاریخی ادا میکند. گویی سینما در این مسئله از تئاتر عقب افتاده است. تئاترهای بسیار زیادی وجود دارد که به موضوع کودتای 28 مرداد 32 پرداخته است اما در میان آثار سینمایی دغدغه چنین کاری دیده نمیشود.»