برنامه گپ و فیلم که به تازگی با حضور سعید قطبی زاده، فیلنامه نویس و منتقد سینما در سالن شماره 8 پردیس سینمایی باغ کتاب برپا میشود این هفته به اکران یکی از فیلمهای کلاسیک ژانر وحشت به نام «قطار بوسان» که محصول کشور کره جنوبی است اختصاص پیدا کرد. فیلمی به کارگردانی یانگ سنگهو که برای اولین بار در بخش نمایش نیمه شب جشنواره بینالمللی کن 2016 به نمایش درآمد و تحسین منتقدان را برانگیخت.
به گزارش روابط عمومی باغ کتاب، در ابتدای جلسه نقد فیلم«قطار بوسان» سعید قطبی زاده درباره پیشینه و مختصات ژانر وحشت در سینمای جهان صحبت کرد و گفت: «فیلم ترسناک در مسیر تحول تاریخ سینما، دوران پر فراز و نشیبی را طی کرد. وقتی سینما صامت بود و تا پیش از سال 1927، فیلم ترسناک ساختن به خصوص در سینمای آلمان یک رویکرد هنری بود. فیلمسازان بزرگ سینمای آلمان عموما فیلم ترسناک هم در کارنامه دارند.م ثلا «ام» ساخته فریتس لانگ با هر متر و معیاری یک فیلم ترسناک است یا «نوسفراتو»ی مورناو هم یک فیلم ترسناک است. در سینمای آمریکا، فیلمهای ترسناک آرام آرام جای خودشان را دادند به فیلمهای جنایی؛ فیلمهایی که قبل از آنکه قتل را از منظر یک حادثه دلهرهآور نگاه کنند به عنوان یک پرونده جنایی نشان میدادند. بنابراین از سال 1940 فیلمهای جنایی جایگزین فیلمهای ترسناک شد. البته فیلمسازهایی بودند که کماکان فیلم ترسناک میساختند اما مورد حمایت قرار نمیگرفتند.»
این منتقد شناختهشده سینما در ادامه با اشاره به کم توجهی به این ژانر در جریان اصلی سینما افزود: «از سال 1928 تا امروز هیچ فیلم ترسناکی برنده جایزه اسکار نشده است. این موضوع نشان میدهد که سینمای سرگرمی آمریکا و جریان اصلی سینما به فیلم ترسناک اعتنایی نداشته و این ژانر مثل فیلمهای موزیکال و ملودرامها و کمدیها تماشاگر انبوه هم نداشتهاند. این روند تا اواخر دهه 90 ادامه داشت تا اینکه سینمای آمریکا پوست انداخت و ژانر وحشت از اواسط دهه 90 تا امروز کانون فعالیت فیلمسازان غیر آمریکایی شده است. مثلا فیلم« دیگران» ساخته « الکساندر آمنابا» یک فیلم ترسناک مبتنی بر ایده است نه مبتنی بر الگوهای جواب پس داده و تکراری. یا در بازسازی فیلم «رینگ» بازیگر نقش اصلی کسی نیست جز « ناومی واتس» که سوپر استار زمانه خودش بود. این روند در سینمای آمریکا از زمانی شروع شد که به جای دستمایه قرار دادن الگوهای متافیزیکی مثل جن و روح و شیطان، سراغ نوعی دستورالعمل مستند رفت که اقبال عمومی را به همراه داشت. شکست تجاری فیلمی مثل جنگیر نشان میدهد این مدل فیلمها مورد اقبال عمومی قرار نمیگیرند.»
شرقیها پیشرو در فیلمهای ترسناک
ساخت فیلمهایی ژانر وحشت در آسیای شرقی مثل مالزی، اندونزی، سنگاپور و کره جنوبی سابقه دیرینهای دارد. قطبیزاده درباره اقبال عمومی به فیلمهای ترسناک در کره جنوبی گفت: «ساخت فیلمهای ترسناک در کره جنوبی هم توجیه اقتصادی دارد، هم فرصتی است برای ابراز وجود کارگردانهای کرهای تا قابلیتهای خودشان را نشان بدهند. یکی از بهترین فیلمهای ترسناکی که در دو دهه اخیر دیدهام فیلم «افسانه دو خواهر» محصول کرهجنوبی است؛ یک فیلم پیچیده به لحاظ روایی که کشف روابط و مناسبات شخصیتهای درون فیلم کار دشواری است. پس ما دیگر شاهد درون مایههای عامهپسند در سینمای ژانر وحشت نیستیم و فیلم باید یک بدعتی در فرم داشته باشد و تطبیق فرم و محتوا بیانگر وضعیت پیچیدهای باشد و تماشاگر خودش را در آن وضعیت احساس کند.»
پرفروشترین فیلم سینمای کرهجنوبی
این منتقد و فیلنامهنویس سینما، فیلم قطار بوسان را محصول تلاش فیلمسازان جوان کرهای برای ایجاد موقعیت رعبآور در فیلمهای ترسناک دانست و گفت: «این هم جزو شاخصههای فرهنگی مردم این کشور است که یک فیلم ترسناک مثل قطار بوسان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای این کشور میشود. برخلاف ما که پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای کشورمان اسامی ننگینی دارند. فیلم قطار بوسان همانقدر که هوشمندانه از یکسری از سنتها بهره میگیرد، به همان اندازه هم طرح و ایدههای نویی را مطرح میکند. فیلمی که در پرده اول شخصیتها را به خوبی معرفی و آرام آرام ما را درگیر یک فضای رعبآور میکند و دست آخر به نتیجهگیری میرسد. بنا براین احساس میکنیم فیلم ورای ترساندن با ما حرف میزند. یکی از جنبههای مثبت فیلم سکانسهایی است که فیلمساز مستقیم و آشکارا با ما حرف میزند که به شدت دلچسب است. در سینمای الکن امروزی عموما فیلمها آنقدر پوشیده سخن میگویند و دچار خودسانسوری میشوند که گویی قرار نیست از این فیلمها پیامی برای ما به جا بماند. اهمیت مضمونی در فیلمهای ترسناک میتواند جهت گیری ایدیولوژیک را مشخص کند. آنچه در فیلم قطار بوسان ترسناکتر از حیوانات وحشی به نظر میرسد، سکانسی است که آدمها با هم درگیر یک نزاع وحشتناک میشوند.» قطبیزاده، اعتماد را درونمایه اصلی فیلم قطار بوسان دانست و ادامه داد: «سوژه اصلی فیلم اعتماد است و جامعهای که اعتماد از آن رخت بر بسته را به تصویر میکشد.»
انتخاب هوشمندانه کارگردان
فیلم قطار بوسان اگر چه در ژانر وحشت ساخته شده، اما مضمون کاملا اجتماعی دارد و به همین دلیل مضمون آن مورد توجه منتقدان قرار میگیرد. قطبیزاده انتخاب قطار به عنوان عامل و عنصر وحشت را ابتکار کارگردان کرهای میداند: «کارگردان فضای بستهای را انتخاب میکند که امکان رهایی از آن وجود ندارد و برای داستان پرهیجانش بر میگزیند. همان گونه که فرانک دارابونت با انتخاب فروشگاه در فیلم میست، بدعت گذار یک انتخاب و ایده جدید برای فیلمهای ترسناک میشود و کارگردان فیلم قطار بوسان از این دستاورد استفاده میکند برای روایت یک داستان پرهیجان دیگر. همین در حال حرکت بودن قطار التهاب فیلم را بیشتر میکند. مثلا هیچکاک در فیلم پرندگان از پرنده به عنوان عنصر وحشت استفاده میکند، چرا که پرنده اساسا دور از دسترس انسان است و قلمرویی فراختر از قلمرو انسان دارد. بنابراین هر چه عنصر وحشت ورای توانایی بشر باشد به همان اندازه ترسناکتر خواهد بود. در فیلم قطار بوسان، خود قطار به عنوان یک دستاورد تکنولوژیک و مردگان از گور برخاسته به یک اندازه وحشت ایجاد میکنند. جهتگیری فکری کارگردان عامل سوم است که میگوید ممکن است بتوان قطار را کنترل کرد اما آنچه تا پایان فیلم به عنوان درونمایه تلخ اجتماعی و حتی فلسفی با آن بازی میکند، بحث ترس ما از همدیگر است.»