مهدی آذریزدی سه روز مانده به نوروز 1301 در محله خرمشاه یزد به دنیا آمد. خودش میگوید کودکیاش سراسر رنج بوده و زندگی تلخی داشته است. «من کودکی را گم کردم.» در خانه کودکیشان بازی کردن ممنوع بوده و خانوادهای منزوی داشته. با این حال، چیزی در درونش او را به سمت دنیای کودکان کشاند.
آذریزدی اولین بار در 8 سالگی با یک گلستان سعدی چاپ هند آشنا شد. پسر همسایه کتاب را آورده بود و مهدی کم سن و سال در همان نگاه اول فهمید همان چیزی است که دوست دارد. پدرش اما مخالف خواندن این قبیل کتابها بود. او از کودکی همراه پدرش کارهای مختلفی را تجربه کرد تا اینکه در 18سالگی شاگرد یک کتابفروشی شد و اولین کتابی که دست گرفت، گلستان سعدی بود.
مهدی جوان تا 20 سالگی در یزد ماند اما بعد از آن برای کار به تهران آمد و در یک چاپخانه در خیابان ناصر خسرو مشغول کار شد. 35 ساله بود که به فکر سادهسازی قصههای کهن برای کودکان و نوجوانان افتاد و همین جا بود که ایده «قصههای خوب برای بچههای خوب» شکل گرفت. این مجموعهی هشت جلدی قصههای خوب سال 1335 توسط انتشارات امیرکبیر چاپ شد و شامل این قصهها بود: «قصههای کلیله و دمنه»، «قصههای مرزباننامه»، «قصههای سندبادنامه و قابوسنامه»، «قصههای مثنوی مولوی»، «قصههای قرآن»، «قصههای شیخ عطار»، «قصههای گلستان و ملستان» و «قصههای چهارده معصوم». مجموعهای که کودکان و نوجوانان زیادی را در سالهای بعد به ادبیات علاقمند کرد و سال 1342 جایزهی یونسکو را برد.
آذریزدی بعدها کتابهای دیگری را هم برای کودکان و نوجوانان منتشر کرد و همه زندگی حرفهایاش را در دنیای ادبیات گذراند. او سال 1373 بعد از بیش از 50 سال برای ادامه زندگی به یزد برگشت و 18 تیرماه 1388 از دنیا رفت. روزی که حالا به نام «روز ملی ادبیات کودک و نوجوان» نامگذاری شده است.