با نگاهی به لیست بلندبالای کتابهای نادر ابراهیمی، میتوان حدس زد که ابراهیمی مردی سرسخت و پرتلاش بوده است. واقعیت هم همین است. او از سن کم ناچار شده روی پای خودش بایستد و در عین حال سعی کرده زیر بار کمک کسی نرود و به کسی هم باج ندهد. همین خصوصیت او باعث شده در طی سالها مرتب شغل عوض کند حتی وقتی که ازدواج کرده بوده و زندگی دو نفره خرج و مسئولیت مضاعف داشته.
نادر ابراهیمی در «ابن مشغله» و کتاب بعدی «ابوالمشاغل» به شرح زندگی خود و شغلهایی که تجربه کرده پرداخته و در عین حال با موشکافی شرایط اجتماعی و روابط انسانی را واکاوی کرده است.
برشی از کتاب ابن مشغله: گفت: «من به آدم هایی که عینک تیره به چشم بزنند کار نمیدهم.» زودی عینکم را برداشتم و گذاشتم ته جیبم. گفت: «من به آدمهایی که پدر مادردار و از خانوادههای محترم نباشند کار نمیدهم.» زودی عینکم را برداشتم و گذاشتم ته جیبم. ببخشید، فورا جواب دادم: «من خیلی پدر مادردار هستم. دو تا مادر دارم، دو تا پدر.» گفت: «پدر و مادر زیادی به چه دردی میخورد؟ سواد چقدر داری؟» گفتم: «دانشجو هستم. رشته حقوق.» گفت: «مگر میشود هم دانشجو بود و هم کار کرد؟» گفتم: «بله قربان. خیلی از دانشجوها برای آن که دانشجو بمانند مجبورند کار کنند.» گفت: «زیاد وراجی میکنی. اما اگر آدم حرفشنو و مودبی باشی و کاملا رازنگهدار باشی، من زندگیت را رو به راه میکنم.» گفتم: «ممنون قربان! کسانی که رشته قضاوت را انتخاب میکنند اصولا راز نگه دارند.»
اگر دوست دارید از زندگانی پر فراز و نشیب این نویسندهی تاثیرگذار باخبر شوید پیشنهاد میکنیم این دو کتاب را بخوانید. کتابها را میتوانید از کتابفروشی بخش بزرگسال باغ کتاب تهیه کنید.