دوباتن در جواب این سوال گفته: «فرودگاهها همانجایی هستند که آدمهای نزدیک زندگیمان از آنجا راهی سفر میشوند، مهاجرت میکنند و از ما جدا میشوند. در عین حال فرودگاه به ما اجازه میدهد تا فکر کنیم حالا که اینجا ساعت ۳ بعدازظهر است، در گوشه دیگری از دنیا که اسمش روی لیست پروازها آمده، برای ما جهانى عجیب و ناشناخته وجود دارد و اینها همه برای من پُر از هیجان بود و سبب شد یک هفته با زندگی و مفهومش در فرودگاه سر و کله بزنم».
کتاب از چهار بخش با عنوانهای «پیشنهاد»، «عزیمتها»، «بخش هوایی» و «ورودها» تشکیل شده و بستر روایت، فرودگاه و پرواز است. در کنار متن، گاهی عکسهایی آمده که دوباتن با دوربین شخصیاش گرفته تا به تجسم خواننده از فضا کمک کند.
برشی از کتاب: «هیچ جای فرودگاه به اندازهی صفحههای نمایش راهروها جذاب نبود که با فونتهای استادانه برنامهی هواپیماهایی را که به زودی پرواز داشتند اعلام ميکردند. این صفحهها احساس وجود امکاناتی بینهایت و هر لحظه در دسترس را القا میکردند: نشان اینکه چقدر ساده و ناگهانی ميتوانیم به قسمت فروش بلیت برویم و در عرض دو سه ساعت عازم کشوری شویم که هیچ از زبانش نمیفهمیم و هیچکس چیزی از هویت ما نمیداند».
اگر دوست دارید با تجربهی دوباتن همراه شوید، میتوانید این کتاب را از کتابفروشی بزرگسال باغ کتاب تهیه کنید.